محمدرضا مقدسی پدر تاب آوری ایران ابعاد مختلف تاب آوری اجتماعی و رویکردهای مختلف را بیان کرده است.
تابآوری اجتماعی بهعنوان یکی از مفاهیم بنیادین در علوم اجتماعی و روانشناسی اجتماعی، به توانایی یک جامعه برای مواجهه با بحرانها، فشارها و تغییرات ناگهانی و بازگشت به حالت تعادل یا حتی دستیابی به سطحی بالاتر از کارکرد اجتماعی اشاره دارد.جوامع در طول تاریخ همواره با مخاطراتی همچون بلایای طبیعی، جنگها، تحولات اقتصادی و تغییرات فرهنگی روبهرو بودهاند و آنچه بقای آنان را تضمین کرده، قدرت سازماندهی و توانایی بازیابی جمعیشان بوده است.
تابآوری اجتماعی در واقع بیانگر شبکهای از ارزشها، هنجارها و روابط انسانی است که افراد را در کنار یکدیگر قرار داده و به آنان امکان میدهد در مواجهه با چالشها، نهتنها از فروپاشی جلوگیری کنند بلکه از دل بحرانها فرصتهای تازهای برای رشد و شکوفایی پدید آورند.
به بیان دیگر، تابآوری اجتماعی فرآیندی پویا و خلاقانه است که منجر به سازگاریهای نوین و افزایش ظرفیتهای جامعه میشود.
از مهمترین عوامل مؤثر در شکلگیری تابآوری اجتماعی میتوان به سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی، مشارکت مدنی و حمایتهای نهادی اشاره کرد.
سرمایه اجتماعی به معنای روابط مبتنی بر اعتماد و همکاری در میان افراد و گروههاست و هنگامی که این سرمایه در جامعهای قوی باشد، افراد در هنگام بحرانها دست در دست یکدیگر نهاده و به جای رقابت مخرب، به همیاری و همبستگی میپردازند.
مشارکت مدنی نیز با فراهم آوردن بستر گفتوگو، تبادل نظر و مسئولیتپذیری، تابآوری اجتماعی را تقویت میکند و مردم را به بخشی فعال از فرآیند تصمیمگیری و حل مشکلات بدل میسازد. همچنین نقش نهادهای اجتماعی، آموزشی و حکومتی در ایجاد زیرساختهای حمایتی، آموزش مهارتهای سازگاری و مدیریت بحران بسیار کلیدی است.
ترکیب این عناصر موجب میشود جامعه در برابر فشارها کمتر دچار آسیبپذیری شود و توانایی بیشتری برای بازسازی و ادامه حیات داشته باشد.
تابآوری اجتماعی نه پدیدهای ایستا، بلکه فرآیندی پویا و در حال تکامل است که نیازمند توجه مستمر به تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است.
جامعهای که بتواند در عین حفظ هویت جمعی، خود را با شرایط متغیر وفق دهد، در واقع مسیر پایداری و توسعه پایدار را هموار میسازد.
این تابآوری زمانی به بالاترین سطح خود میرسد که تمامی اعضای جامعه، صرفنظر از جنسیت، سن، طبقه اجتماعی یا قومیت، فرصت مشارکت و سهمگیری برابر در تصمیمات و اقدامات جمعی را داشته باشند.
تقویت روحیه امید، گسترش عدالت اجتماعی و پرورش فرهنگ گفتوگو از جمله مؤلفههایی هستند که تابآوری اجتماعی را بهعنوان یک سرمایه بنیادین انسانی تثبیت میکنند.
بدین ترتیب، میتوان گفت تابآوری اجتماعی ضامن شکوفایی و بالندگی جوامع در آینده نیز به شمار میرود.
مرور آثار منتشرشده حکایت از آن دارد که تعریف استاندارد واحدی از تابآوری اجتماعی وجود ندارد.
تابآوری بسته به پیشینۀ تحصیلی پژوهشگران، بنیان نظری و اهداف پژوهش به روشهای متفاوتی مفهومسازی میشود.
در طول چهار دهۀ گذشته از اصطلاح تابآوری در رشتههای مختلف استفاده شده، همین امر موجب تبیین تعاریف متفاوتی از تابآوری شده است؛ طیف گستردهای از تعاریف در پژوهشهای اجتماعی وجود دارد
اکثر تعاریف پیشنهادی برای تاب آوری اجتماعی ، علیرغم تفاوتهایشان تلویحاً به عملکرد مفید و مثبت یک سیستم در گذر زمان و پس از پشت سر گذاشتن نوعی مشکل و گرفتاری اشاره دارند.
بااینحال تغییر نظری از رویکرد اجتماعی ـ بومشناختی به رویکرد اجتماعی انتقادی نسبت به تابآوری، بسیاری از پژوهشگران را به ارزیابی مجدد این مفهوم با توجه به زمینۀ اجتماعی ترغیب کرده است.
بسیاری معتقداند که مفهوم تابآوری در عمل بسیار پیچیدهتر و چندلایهتر از آن چیزی است که در اکثر تعاریف بیان میشود با اینحال پژوهشگران سعی کردهاند پاسخ قابلقبولی را برای پرسشهای زیر بیابند:
تاب آوری چه چیزی؟
تعاریف تابآوری در بعضی مطالعات بر اساس واحد تحلیل طبقهبندی میشود.
اگرچه تمام تعاریف تابآوری اجتماعی به سیستمها و موجودیتهای اجتماعی توجه دارد، تابآوری اجتماعات در کانون تمرکز آثار پژوهشی قرار گرفته است، بهحدی که اغلب پژوهشگران «اجتماع» را جایگزین «سیستم اجتماعی» کردهاند.
فرض میشود که اجتماعات از طریق ایجاد و بهکارگیری فعالانۀ ظرفیتهای اعضایشان در امر مقابله با اختلالهای اجتماعی و محیطی میتوانند تابآوری را به وجود بیاورند (ماگیس، 2010؛ پلادینک، 2009؛ پلادینک و همکاران، 2014). همچنین پژوهشگران از طریق بررسی تابآوری در سطح اجتماع میتوانند به شناخت زمینههای نهادی تأثیرگذار بر تابآوری اجتماعی کمک کنند (اجر، 2000).
چند پژوهشگر بر واکنشها و ظرفیتهای افراد در شرایط دشوار تأکید دارند (روتر، 2000؛ ساوتویک و همکاران، 2014). بحث اصلی در مطالعات مزبور این است که چگونه شرایط خانوادگی و ساختارهای خانواده ظرفیتهای افراد را برای برخورد با چالشها توانمند یا محدود میسازد.
پژوهشگران ضمن مرور واحدهای تحلیل گوناگون پیشنهاد میدهند که بررسی تجربی تابآوری اجتماعی باید در چند سطح و با در نظر گرفتن تنوع و روابط متقابل میان سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی انجام شود (لیدبیتر و همکاران، 2005؛ لورنز، 2013؛ لوتار، 2006؛ تیلور و وانگ، 2000).
شمول نهادهای اجتماعی در تحلیل نیز در آثار برخی پژوهشگران به چشم میخورد (شاو، 2012؛ ساوتویک و همکاران، 2014). این مطالعات بر لزوم بررسی نقشهای عاملیت انسانی و نهادها، از جمله حکومتهای محلی و کشوری در مقابله با موقعیتهای دشوار و نامطلوب تأکید دارد.
تاب آوری در برابر چه چیزی؟
مفهوم تابآوری بدون برقرار بودن نوعی شرایط نامساعد بیمعنا است.
اصطلاحات متعددی در تعاریف تابآوری برای اشاره به شرایط نامساعدی که محرک تابآوری موجودیتهای اجتماعی میشود، به کار برده شده است که از آن جمله میتوان ناملایمات، گرفتاری، تغییر، شرایط غیرمترقبه، چالش، ریسک، مشکل، اختلال، تهدید، شوک، سختی، استرس، عدمقطعیت، رویداد تکاندهنده، خطر، خطر پیشبینینشده، بحران، خشونت، پسرفت، تجربۀ ناخوشایند و فاجعه را نام برد.
در رویکرد SES معمولاً فرض میشود که ریسکها و تهدیدها از بیرون سیستمی که اجتماعات بومشناختی و اجتماعی به آن تعلق دارند، اعمال میشود. در مقابل رویکرد اجتماعی تأکید دارد که تهدیدها ممکن است از «عملکرد داخلی» جوامع یا نوعی تعامل بین عاملهای داخلی و خارجی پدیدار شود.
همچنین به این موضوع اهمیت داده میشود که حکشدگی مناسبات اجتماعی نابرابر و تبعیض مبتنی بر جنسیت، نژاد و طبقۀ اجتماعی در جامعه فرصتها و انتخابهای اشخاص و گروههای خاص به حاشیه راندهشده را محدود میکند.
برای مثال موانع زبانی، فقدان روابط اجتماعی و دانش محدود دربارۀ حقوق در کشور جدید فرصتهای مهاجران را برای بهبودی و احیای پس از سختی اقتصادی محدود میکند.
تابآوری در این دسته از مطالعات به صورت «واکنش هدفمند به واقعیتهای ساختاری نابرابری اجتماعی» مفهومسازی میشود (شیفر و همکاران، 2009، ص 232؛ وندرپلات، 2015). همانطور که وندرپلات اشاره میکند،
هدف از پژوهشهای انتقادی تابآوری این است که «رابطۀ بین ساختارهای نظاممند و بومشناسیهای اجتماعی مشخص و واضح شود و آشکار شود که ساختارهای نظاممند چگونه باعث دوباره ایجاد شدن نابرابری در بومشناسیهای اجتماعی میشود» (وندرپلات، 2015).
علاوه بر ساختشکنی کردن و رسیدن به منشأ چالشها، پرسشهایی نیز در باب بُعد زمانی چالشهای داخلی و خارجی مطرح شده است.
بین تهدیدهای با شروع سریع مانند گردباد و تهدیدهای مستمری مانند تبعیض تمایزاتی ایجاد شده است.
برخی محقیقن بر اهمیت تعریف تابآوری با توجه به تجارب روزمره تأکید دارند، حال آنکه بقیه از استفاده از اصطلاح تابآوری برای بررسی بحران و شوکهای ناگهانی دفاع میکنند.
همچنین شماری از مطالعات بر ضرورت بررسی تجربۀ چند گرفتاری و مشکل ناگهانی و پایدار اصرار میورزند (کک و ساکداپولراک، 2013).

۳ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !