” تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز “
داستان هدیه ای از جنس عشق که در چرخه طبیعت به مبدا خود بازگشت.
داستان ۶۲ ساعت گرفتار شدن در جاده های برفی استان گیلان
پس از باز گشت از مجمع عمومی جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی کشوردر تهران وکارگاه آموزشی از اهواز در مسیر رستم آباد به رشت به همرا خیل عظیمی از مسافران در راه مانده دچار وضعیت بحرانی از جمله سرما وگرسنگی شدیم. بعد از ۲۲ ساعت در موازات اتوبوس ما چند ماشین توقف نموده وبعداز پیاده شدن دو نفر از سر نشینان که وضعیت باز شدن جاده تا رشت را بررسی می نمودند متوجه شدند که به این زودی امکان رفتن به رشت نیست قصد باز گشتن به تهران رو نمودند از اتوبوس پیاده شده وتقاضا نمودیم در راه بازگشت ما را به یک مکان امن برسانند ، چون راننده به علت سرما به ما گفته بود که باید از ماشین خارج شوید وپیاده خود را در این برف به سمت رشت که بسیار سخت بود برسانید ، بعد از تقاصای ما یکی از سرنشینان با کسب اجازه از فردی که در ماشینی دیگر بودند به ما گفت که موافقت شده که همراه ما تا یک مکان امن باشید در ماشین مرتب پیگیری با فرمانداری رودبار انجام میگرفت وبالاخره ما در بخشداری با امکانات لازم مستقر شدیم.
نه آنها میدانستند که من مدیر عامل جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران ، یک سمن ملی در راستای پیشگیری از آسیب های اجتماعی با سابقه ۲۱ ساله هستم ونه ما که امیر سرتیپ امیر حاتمی، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح کشور در آن وضعیت بحرانی بدون اما واگر به کمک ما شتافتند.
وزیبایی این داستان
مهم نیست که چه پست ومقامی داریم مهم انسانیت ماست که همیشه ودر همه حال به داد یک انسان دیگر رسیدن رو باید سر لوحه وجودی خود قرار دهیم.
با سپاس از امیر سرتیپ امیر حاتمی، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح کشور وهیئت همراه ایشان سرتیپ دوم ستاد اژدر مشاور وزیردفاع وریئس حوزه وزارتی وجناب اقای جوکار
با تشکر از جناب اقای دکترنحوی نژاد مدیر کل بهزیستی استان گیلان وسرکار خانوم دکتر نوبخت که پیگیر این وضعیت ما بودندوهم چنین بخشدار محترم رودبار
وآخر تشکر از خانوم معزی وخانوم کار اموز که دو همراه خوب من در این ۶۲ ساعت گرفتار در برف استان گیلان بودند.
زهرا رشیدی نژاد
مدیرعامل جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران
بهمن ماه 1398
۱۵۳۳ بازدید
۳۶ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !