عفت حیدری فرهنگ یار تاب آوری ایران
روانشناس اجتماعی
مشارکت زنان در سازمانهای مردمنهاد (NGO/CSO) را باید در چند بُعد همزمان سنجید:
وقتی از حضور زنان در سازمانهای مردمنهاد (سمنها) حرف میزنیم، باید چند جنبه را با هم ببینیم: شرکت در کارهای داوطلبانه، شغل داشتن در این سازمانها، نقش داشتن در تصمیمگیری و مدیریت، تأثیرگذاری در سیاست و جامعه، داشتن منابع مالی کافی، آزادی فعالیت و امنیت، و همچنین در نظر گرفتن تفاوتهای بین زنان با شرایط مختلف (مثل محل زندگی، وضعیت اقتصادی، قومیت یا داشتن معلولیت). در کارهای داوطلبانه، زنان در سراسر دنیا بیشتر در کارهای غیررسمی مثل کمک به همسایهها، آموزش، مراقبت از دیگران و فعالیتهای محلی فعالاند.
ولی در کارهای داوطلبانه رسمی و ثبتشده، معمولاً مردان بیشتر حضور دارند. دلیلش این است که زنان بهخاطر مسئولیتهای خانه و مراقبت، وقت آزاد کمتری دارند و فرصت مشارکت رسمی کمتر پیدا میکنند. آمار سازمان ملل نشان میدهد زنان بیشتر داوطلب غیررسمیاند و مردان بیشتر داوطلب رسمی، و چون معمولاً فقط کار رسمی حساب میشود، بخش بزرگی از تلاش زنان دیده نمیشود.
در بسیاری از کشورها، بیشتر کارکنان سمنها زن هستند. اما هرچه سازمانها بزرگتر و بودجهشان بیشتر میشود، سهم زنان در مدیریت بالای سازمان کمتر میشود و اختلاف حقوق بین زن و مرد زیادترمیشود.
برای مثال، در آمریکا بیشتر مدیران سمنهای کوچک زن هستند، ولی در سازمانهای بزرگ فقط حدود یکسوم مدیران زناند و معمولاً هم حقوقشان از مردان کمتر است. این نشان میدهد هرچه قدرت و پول سازمان بیشتر شود، رسیدن زنان به بالاترین پستها سختتر میشود.
مدیریت فقط به مدیرعامل محدود نیست. ترکیب هیئتمدیره و کمیتههای تصمیمگیری هم مهم است. در کشورهایی که قانون و فرهنگ جامعه تبعیض کمتری علیه زنان دارد، زنان راحتتر به جایگاههای مدیریتی در سمنها میرسند. ولی جایی که محدودیتهایی مثل نداشتن حق مالکیت، محدودیت در رفتوآمد یا انتخاب شغل برای زنان وجود دارد، حضور آنها در تصمیمگیری هم کمتر است.
زنان فعال در سمنها میتوانند نقش مهمی در مذاکرات صلح و سیاستگذاری ایفا کنند. با وجود اینکه سازمان ملل از سال ۲۰۰۰ بر حضور زنان در مذاکرات صلح تأکید کرده، سهم زنان در تیمهای مذاکرهکننده اغلب کمتر از ۱۰ درصد است. تحقیقات نشان داده وقتی زنان در این فرآیندها حضور جدی داشته باشند، توافقها پایدارتر و عادلانهتر میشوند.
یکی از بزرگترین مشکلات سمنهای زنان این است که با وجود کار مهمی که انجام میدهند، پول کمی دریافت میکنند. کمکهای بینالمللی برای برابری جنسیتی معمولاً زیاد به این سازمانها نمیرسد. در بهترین حالت، سهم سازمانهای زنان از کمکهای جهانی حدود یک درصد است. این باعث میشود این گروهها همیشه با کمبود بودجه روبهرو باشند و نتوانند برای بلندمدت برنامهریزی کنند.
برای اینکه زنان بتوانند در سمنها فعال باشند، باید آزادی بیان، آزادی تشکیل انجمن و امنیت داشته باشند. در کشورهایی که فضای فعالیت مدنی محدود است یا مخالفان سرکوب میشوند، حضور زنان کمتر میشود. گاهی فعالان زن با تهدید، حمله، محدودیتهای اداری یا حتی خشونت فیزیکی روبهرو میشوند. برای بهبود وضعیت باید قوانین عادلانه، امنیت دیجیتال و حمایت فوری از فعالان زن فراهم شود.
وقتی بحرانهایی مثل جنگ، بیماری همهگیر یا بلایای طبیعی پیش میآید، سمنهای زنان معمولاً در خط مقدم کمکرسانی هستند.
ولی در همین زمان، با کمبود بودجه، افزایش حجم کار و خطرات بیشتری هم روبهرو میشوند. در مناطق جنگی، خطر خشونت علیه فعالان زن بیشتر است و نقش آنها در تصمیمگیری کمتر میشود.
سازمانهای بینالمللی مثل سازمان ملل، فرصتهایی برای حضور و صحبت سمنها فراهم میکنند، اما هزینهها و روندهای پیچیده باعث میشود که بیشتر سمنهای بزرگ یا خارجی بتوانند شرکت کنند. برای اینکه سازمانهای کوچکتر هم حضور داشته باشند، باید این فرآیندها سادهتر و هزینهها پوشش داده شود.
بسیاری از مردم تصور میکنند که داوطلبی یعنی کمک کردن در فعالیتهای رسمی و سازمانیافته، مثل انجمنها و مؤسسات خیریه. اما واقعیت این است که زنان و مردان شکلهای متفاوتی از داوطلبی دارند.
تحقیقات و آمار سازمان ملل نشان میدهد زنان بیشتر در کارهای داوطلبانه غیررسمی شرکت میکنند، مثل کمک به همسایهها، مراقبت از سالمندان یا آموزش بچهها در محله. این فعالیتها خیلی وقتها ثبت نمیشوند و به همین دلیل دیده نمیشوند.
در مقابل، مردان بیشتر در کارهای داوطلبانه رسمی، مثل برنامههای سازمانهای بزرگ و پروژههای رسمی خیریه، فعالیت دارند.
چون معمولاً فقط کارهای رسمی شمارش میشوند، تلاشها و فعالیتهای زنان کمتر به چشم میآید.
اگر به سازمانهای مردمنهاد نگاه کنیم، میبینیم که بیشتر کارکنان آنها زنان هستند.
زنان نقش بسیار مهمی در اجرای برنامهها و کمک به جامعه دارند. اما وقتی سازمانها بزرگتر میشوند و بودجه بیشتری دارند، سهم زنان در پستهای مدیریتی و تصمیمگیری کاهش پیدا میکند. یعنی هر چه سازمان بزرگتر و پول بیشتری داشته باشد، احتمال اینکه مردان بیشتر مدیر باشند و حقوق بیشتری دریافت کنند، بالاتر میرود. این موضوع باعث میشود اختلاف حقوق و فرصتها بین زن و مرد در این سازمانها افزایش پیدا کند، حتی اگر اکثر کارها را زنان انجام دهند.
زنان نقش زیادی در کمکرسانی و فعالیتهای داوطلبانه دارند، اما به دلیل مسئولیتهای خانه و خانواده، وقت کمتری برای مشارکت رسمی پیدا میکنند. این باعث میشود کار آنها کمتر دیده شود و فرصت پیشرفت در پستهای مدیریتی کمتر شود. بنابراین برای ارزیابی واقعی تلاشهای داوطلبانه، باید به کارهای رسمی و غیررسمی توجه کنیم و نقش زنان را در جامعه بهتر بشناسیم. با این نگاه میتوانیم عدالت بیشتری در فرصتها و حقوق در سازمانها ایجاد کنیم و ارزش واقعی کمکهای داوطلبانه را درک کنیم.
خود سمنها هم باید ساختاری داشته باشند که برای زنان مناسب باشد: جلوگیری از آزار و تبعیض، داشتن مدیران زن، شفافیت مالی، ساعت کاری انعطافپذیر، مرخصی مراقبتی و آموزش امنیت دیجیتال. این کارها باعث میشود زنان بیشتری بتوانند نقش فعال بگیرند.
برای تصمیمگیری درست باید آمار دقیق داشت. اما هنوز در بسیاری از کشورها، اطلاعات در مورد مشارکت زنان ناقص است، بهخصوص درباره کارهای غیررسمی. جمعآوری آمار بهتر، باعث میشود سیاستها و بودجهها دقیقتر و عادلانهتر طراحی شوند.
حضور زنان در مدیریت سمنها باعث میشود خدمات بهتری ارائه شود، اعتماد مردم بیشتر شود و ایدههای متنوعتری مطرح شود. با این حال، موانعی مثل کمبود وقت، خطرات امنیتی و کمبود بودجه باعث میشود که مشارکت واقعی زنان کمتر از ظرفیت آنها باشد. برای رفع این موانع، باید منابع مالی پایدار، قوانین حمایتی و سیاستهای کاری مناسب ایجاد شود.
همه زنان شرایط یکسانی ندارند. زنانی که در روستا زندگی میکنند، مهاجر هستند یا معلولیت دارند، موانع بیشتری دارند.
فضای اینترنت هم برای زنان فرصت است و هم تهدید: میتواند کار را راحتتر کند، ولی خطر آزار آنلاین هم وجود دارد. به همین دلیل، آموزش تاب آوری و امنیت دیجیتال اهمیت زیادی دارد.

۲۲ بازدید
۲ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !