سوالاتی مهم در خصوص ترومای دوران کودکی
اذعان به ترومای دوران کودکی، ممکن است آنقدر سخت باشد که بسیاری از افراد ترجیح دهند آن را انکار کنند
اعتراف به ترومای دوران کودکی اغلب با احساس گناه، پشیمانی، اندوه و طیفی از احساسات منفی همراه است
اگرچه سؤالات موجود در این مطلب جامع نیستند، اما می توانند به ارائه راهنمایی و پشتیبانی از طریق تأیید کمک کنند.
اعتراف به سابقه ترومای دوران کودکی می تواند دشوار باشد، به خصوص زمانی که این سابقه از خانواده اصلی شما باشد.
در واقع، ممکن است آنقدر سخت باشد که بسیاری از افراد ترجیح دهند در انکار بمانند. آنها ذهنیت مشترکی را اتخاذ می کنند که «همه دچار آسیب هستند» و چنین ذهنیتی آنها را در جایی بین تصدیق و انکار نگه می دارد.
در تجربه حرفهایام، متوجه شدم که اکثر افراد میدانند که آیا سابقه تروما دارند یا نه، اما اعتراف به آن با احساس گناه، پشیمانی، اندوه و طیفی از احساسات منفی همراه است.
بسیاری از افراد شروع به تجربه علائم یا احساسات منفی می کنند و احساس می کنند که نیاز به درمان آسیب های خود و بهبودی دارند.
دیگران نیز تنها زمانی احساس می کنند که نیاز دارند از آسیب های دوران کودکی خود عبور کنند که فرزندانشان ناامنی ها یا زخم های پنهان آنها را تحریک کنند.
12 سوالی که در ادامه خواهید خواند، برخی از عباراتی است که من گاهی از مراجعان میخواهم در حین صرف ارزیابی سابقه ترومای خود در نظر بگیرند. این فهرست برای ارزیابی آسیبهای خانوادگی دوران کودکی جامع و انحصاری نیست، اما نحوه واکنش مراجعان میتواند به من اطلاع دهد که آیا اینها زمینههایی هستند که ما میخواهیم بررسی کنیم؟.
اگر فکر می کنید که گذشته شما احتمالاً بر زندگی فعلی شما تأثیر می گذارد، خواندن کامل و پاسخ به سوالات می تواند کمک کننده باشد.
سوالات طرح شده ممکن است نتوانند در مورد تاریخچه شما به شما توضیحی بدهند، اما می توانند به شما ایده دهند که آیا در موقعیت مناسبی برای شروع هستید یا نه.
این سوالات به هیچ وجه فهرست کاملی نیستند، زیرا راه های مختلفی وجود دارد که آسیب های دوران کودکی می تواند در خانواده اصلی فرد اتفاق بیفتد.
در عوض، این سوالات می توانند به عنوان راهنمایی برای شکل دادن به سفر آگاهی و شفای شما استفاده شوند.
از خودت بپرسید:
وقتی به دوران کودکی خود فکر می کنم، احساس غم و اندوه یا از دست دادن می کنم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
من در کنار آمدن با والدین یا مراقبان بزرگسالم مشکل دارم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
من نگرانم که اطرافیان مرا ترک کنند:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
من در برابر روابط عاشقانه مقاومت می کنم یا احساس می کنم نمی توانم رابطه خوبی داشته باشم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
نگرانم که لایق عشق نباشم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
وقتی به کودکی ام فکر می کنم، دوره های زمانی زیادی وجود دارد که به یاد نمی آورم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
برای من سخت است که برای مدت کوتاهی با والدین یا خانواده خود وقت بگذرانم. من به محیط های محدود یا کنترل شده نیاز دارم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
من احساس “متفاوت بودن” یا قطع ارتباط با دیگران می کنم، یا اینکه احساس میکنم دیگران مرا درک نمی کنند:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
من سابقه استفاده افراطی غذا، الکل یا مواد مخدر دارم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
اعتماد کردن یا تکیه کردن به دیگران برایم سخت است زیرا احساس میکنم در نهایت مردم به من صدمه میزنند:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
به من گفته شده است که «بیش از حد واکنش نشان میدهم» یا با واکنشی بسیار شدید تر از شرایط پاسخ میدهم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
از نظر جسمی، جنسی، کلامی یا عاطفی توسط کسی که قرار بود از من مراقبت کند مورد بدرفتاری قرار گرفته ام:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
اغلب، مراجعین به دلایل دیگری به دیدن من می آیند و هنوز تجارب آسیب زا در دوران کودکی خود را نمی شناسند و اینکه چگونه این تجربیات ممکن است به موقعیتی که در حال حاضر قرار دارند منجر شده باشد.
در حالی که برخی از پاسخها ممکن است نشان دهنده آسیب احتمالی دوران کودکی باشد، میتواند ناشی از شرایط دیگر نیز باشد ویا مرتبط با آنها باشد (مانند افرادی که دچار انحراف عصبی هستند یا دارای ناتوانیهای ذهنی هستند).
از این سوالات برای هدایت خودکاوی خود استفاده کنید.
اگر هر یک از سوالات بالا باعث شد احساس ناراحتی کنید یا احساسی را در شما تحریک کرد، میتواند نشانه سرنخی باشد.
درک این نکته مهم است که تروما در هر یک از ما به گونهای متفاوت ظاهر میشود، زیرا تروما همیشه مربوط به رویدادهایی نیست که اتفاق افتاده است، بلکه به حمایت و منابعی که (در صورت وجود) برای کمک به شما برای عبور از رویدادها به کار گرفته شده است نیز مربوط میشود.
بنابراین، ممکن است فردی که در آزمون فوق نمرات بالاتری میگیرد، در عین حال که از حمایت خوبی برخوردار است، احساس کند که زندگیاش کمتر تحت تأثیر سابقهاش قرار گرفته است تا مثلاً کسی که نمره پایینتری کسب کرده است، اما شاید هیچ حمایتی برای عبور از رویدادها نداشته باشد.
هیچ الزامی وجود ندارد که فرد چگونه باید احساس کند و اشکالی ندارد اگر تحت تأثیر سابقه خود قرار نگیرید.
علاوه بر این، اگر احساس میکنید به شدت تحتتاثیر سابقهتان قرار گرفتهاید، اما به تعداد کمی از سؤالات «فقط» پاسخ مثبت دادهاید، این نیز مشکلی ندارد. ظهور تروما، مانند تجربیاتی که به آنها منجر شده، فردی است و هیچ دو تجربه ای دقیقاً مشابه نیستند.
هنگامی که روند درمان را شروع می کنیم، طبیعتاً می خواهیم قسمت های دشوار را به سرعت پیش ببریم و به درمان برسیم. هر چقدر هم که میتواند سخت باشد، سعی کنید با خیال راحت بهبودی خود را پیش ببرید. حتی اگر این به این معنی باشد که با بردباری و به آرامی بهبود پیدا کنید.
مهم نیست که در کجای سفر خود هستید، امید من این است که برای کمک در این راه از حمایت برخوردار شوید. اگر احساس میکنید تحت تأثیر سابقهتان قرار گرفتهاید و میخواهید از تجربیات خود حمایت کنید، لطفاً از درمانگری که میتواند به شما کمک کند یاری بگیرید. معمولاً بازبینی خاطرات دوران کودکی دردناک یا دشوار است و اگر احساسات دشواری را به همراه داشته باشد، برای اقدام به درمان یا حمایت جای هیچ شرمی وجود ندارد.
منبع : آوان
اعتراف به ترومای دوران کودکی اغلب با احساس گناه، پشیمانی، اندوه و طیفی از احساسات منفی همراه است
اگرچه سؤالات موجود در این مطلب جامع نیستند، اما می توانند به ارائه راهنمایی و پشتیبانی از طریق تأیید کمک کنند.
اعتراف به سابقه ترومای دوران کودکی می تواند دشوار باشد، به خصوص زمانی که این سابقه از خانواده اصلی شما باشد.
در واقع، ممکن است آنقدر سخت باشد که بسیاری از افراد ترجیح دهند در انکار بمانند. آنها ذهنیت مشترکی را اتخاذ می کنند که «همه دچار آسیب هستند» و چنین ذهنیتی آنها را در جایی بین تصدیق و انکار نگه می دارد.
در تجربه حرفهایام، متوجه شدم که اکثر افراد میدانند که آیا سابقه تروما دارند یا نه، اما اعتراف به آن با احساس گناه، پشیمانی، اندوه و طیفی از احساسات منفی همراه است.
بسیاری از افراد شروع به تجربه علائم یا احساسات منفی می کنند و احساس می کنند که نیاز به درمان آسیب های خود و بهبودی دارند.
دیگران نیز تنها زمانی احساس می کنند که نیاز دارند از آسیب های دوران کودکی خود عبور کنند که فرزندانشان ناامنی ها یا زخم های پنهان آنها را تحریک کنند.
12 سوالی که در ادامه خواهید خواند، برخی از عباراتی است که من گاهی از مراجعان میخواهم در حین صرف ارزیابی سابقه ترومای خود در نظر بگیرند. این فهرست برای ارزیابی آسیبهای خانوادگی دوران کودکی جامع و انحصاری نیست، اما نحوه واکنش مراجعان میتواند به من اطلاع دهد که آیا اینها زمینههایی هستند که ما میخواهیم بررسی کنیم؟.
اگر فکر می کنید که گذشته شما احتمالاً بر زندگی فعلی شما تأثیر می گذارد، خواندن کامل و پاسخ به سوالات می تواند کمک کننده باشد.
سوالات طرح شده ممکن است نتوانند در مورد تاریخچه شما به شما توضیحی بدهند، اما می توانند به شما ایده دهند که آیا در موقعیت مناسبی برای شروع هستید یا نه.
این سوالات به هیچ وجه فهرست کاملی نیستند، زیرا راه های مختلفی وجود دارد که آسیب های دوران کودکی می تواند در خانواده اصلی فرد اتفاق بیفتد.
در عوض، این سوالات می توانند به عنوان راهنمایی برای شکل دادن به سفر آگاهی و شفای شما استفاده شوند.
از خودت بپرسید:
وقتی به دوران کودکی خود فکر می کنم، احساس غم و اندوه یا از دست دادن می کنم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
من در کنار آمدن با والدین یا مراقبان بزرگسالم مشکل دارم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
من نگرانم که اطرافیان مرا ترک کنند:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
من در برابر روابط عاشقانه مقاومت می کنم یا احساس می کنم نمی توانم رابطه خوبی داشته باشم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
نگرانم که لایق عشق نباشم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
وقتی به کودکی ام فکر می کنم، دوره های زمانی زیادی وجود دارد که به یاد نمی آورم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
برای من سخت است که برای مدت کوتاهی با والدین یا خانواده خود وقت بگذرانم. من به محیط های محدود یا کنترل شده نیاز دارم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
من احساس “متفاوت بودن” یا قطع ارتباط با دیگران می کنم، یا اینکه احساس میکنم دیگران مرا درک نمی کنند:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
من سابقه استفاده افراطی غذا، الکل یا مواد مخدر دارم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
اعتماد کردن یا تکیه کردن به دیگران برایم سخت است زیرا احساس میکنم در نهایت مردم به من صدمه میزنند:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
به من گفته شده است که «بیش از حد واکنش نشان میدهم» یا با واکنشی بسیار شدید تر از شرایط پاسخ میدهم:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
از نظر جسمی، جنسی، کلامی یا عاطفی توسط کسی که قرار بود از من مراقبت کند مورد بدرفتاری قرار گرفته ام:
هرگز / گاهی اوقات / اغلب / مکرر
اغلب، مراجعین به دلایل دیگری به دیدن من می آیند و هنوز تجارب آسیب زا در دوران کودکی خود را نمی شناسند و اینکه چگونه این تجربیات ممکن است به موقعیتی که در حال حاضر قرار دارند منجر شده باشد.
در حالی که برخی از پاسخها ممکن است نشان دهنده آسیب احتمالی دوران کودکی باشد، میتواند ناشی از شرایط دیگر نیز باشد ویا مرتبط با آنها باشد (مانند افرادی که دچار انحراف عصبی هستند یا دارای ناتوانیهای ذهنی هستند).
از این سوالات برای هدایت خودکاوی خود استفاده کنید.
اگر هر یک از سوالات بالا باعث شد احساس ناراحتی کنید یا احساسی را در شما تحریک کرد، میتواند نشانه سرنخی باشد.
درک این نکته مهم است که تروما در هر یک از ما به گونهای متفاوت ظاهر میشود، زیرا تروما همیشه مربوط به رویدادهایی نیست که اتفاق افتاده است، بلکه به حمایت و منابعی که (در صورت وجود) برای کمک به شما برای عبور از رویدادها به کار گرفته شده است نیز مربوط میشود.
بنابراین، ممکن است فردی که در آزمون فوق نمرات بالاتری میگیرد، در عین حال که از حمایت خوبی برخوردار است، احساس کند که زندگیاش کمتر تحت تأثیر سابقهاش قرار گرفته است تا مثلاً کسی که نمره پایینتری کسب کرده است، اما شاید هیچ حمایتی برای عبور از رویدادها نداشته باشد.
هیچ الزامی وجود ندارد که فرد چگونه باید احساس کند و اشکالی ندارد اگر تحت تأثیر سابقه خود قرار نگیرید.
علاوه بر این، اگر احساس میکنید به شدت تحتتاثیر سابقهتان قرار گرفتهاید، اما به تعداد کمی از سؤالات «فقط» پاسخ مثبت دادهاید، این نیز مشکلی ندارد. ظهور تروما، مانند تجربیاتی که به آنها منجر شده، فردی است و هیچ دو تجربه ای دقیقاً مشابه نیستند.
هنگامی که روند درمان را شروع می کنیم، طبیعتاً می خواهیم قسمت های دشوار را به سرعت پیش ببریم و به درمان برسیم. هر چقدر هم که میتواند سخت باشد، سعی کنید با خیال راحت بهبودی خود را پیش ببرید. حتی اگر این به این معنی باشد که با بردباری و به آرامی بهبود پیدا کنید.
مهم نیست که در کجای سفر خود هستید، امید من این است که برای کمک در این راه از حمایت برخوردار شوید. اگر احساس میکنید تحت تأثیر سابقهتان قرار گرفتهاید و میخواهید از تجربیات خود حمایت کنید، لطفاً از درمانگری که میتواند به شما کمک کند یاری بگیرید. معمولاً بازبینی خاطرات دوران کودکی دردناک یا دشوار است و اگر احساسات دشواری را به همراه داشته باشد، برای اقدام به درمان یا حمایت جای هیچ شرمی وجود ندارد.
منبع : آوان
۴۱۳ بازدید
۴ امتیاز
۰ نظر
نظرات کاربران
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !