نقش سازمان بهزیستی در حمایت از کودکان یتیم و آزار دیده
کودکان آیندهسازان هر جامعه هستند و سلامت جسمی، روانی و عاطفی آنها تأثیر مستقیمی بر آینده کشورها دارد.
دکتر محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری
کودک از نخستین سالهای زندگی نیازمند مراقبت، امنیت و محیطی پر از محبت است تا استعدادهای خود را شکوفا کند.
با این حال، برخی کودکان به دلایل مختلف از چنین شرایطی محروم میمانند. گروهی والدین خود را از دست میدهند و یتیم میشوند، گروهی دیگر در خانوادههایی رشد میکنند که با خشونت، بیتوجهی و آزار جسمی یا روانی همراه است.
در چنین شرایطی نقش دولتها و نهادهای حمایتی بسیار پررنگ میشود، زیرا مسئولیت اصلی حفاظت از این کودکان بر دوش آنها قرار دارد.
در شش بخش اصلی نقش سازمان بهزیستی به عنوان مهمترین نهاد حمایتی در ایران مورد توجه قرار میگیرد و در پایان جمعبندی کوتاهی ارائه میشود. هدف این نوشتار، آگاهیبخشی به جامعه و تأکید بر اهمیت حمایت همهجانبه از کودکان آسیبپذیر است.
اولین و اساسیترین وظیفه دولتها در قبال کودکان یتیم و کودکان آزار دیده، ایجاد یک چارچوب قانونی روشن و شفاف است.
بدون وجود قوانین حمایتی و سیاستگذاری دقیق، هیچ نهادی نمیتواند از کودکان به شکل مؤثر دفاع کند. قانون باید بهطور واضح حقوق کودکان را تعریف کند و هرگونه آزار، بهرهکشی و بیتوجهی نسبت به آنان را جرم تلقی نماید.
قوانین حمایتی معمولاً شامل مواردی همچون تعیین قیم برای کودک یتیم، شرایط سرپرستی موقت یا دائم، و نحوه مداخله دولت در خانوادههایی است که کودک در معرض خطر قرار دارد.
برای مثال، در بسیاری از کشورها نهادهای حمایتی اختیار دارند در صورت مشاهده خشونت خانگی یا آزار شدید، کودک را موقتاً از محیط خانواده خارج کرده و در مراکز امن نگهداری کنند.
علاوه بر قوانین داخلی، هماهنگی با موازین و اسناد بینالمللی نیز اهمیت زیادی دارد. کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل یکی از مهمترین اسناد جهانی است که بر حق کودکان برای برخورداری از امنیت، آموزش، سلامت و زندگی در محیطی عاری از خشونت تأکید میکند. کشورهایی که به این کنوانسیون پیوستهاند متعهد میشوند قوانین داخلی خود را با این استانداردها تطبیق دهند. به این ترتیب، کودکان در سطح ملی و بینالمللی از حمایت حقوقی برخوردار میشوند.
یکی دیگر از وظایف مهم دولتها، تأمین مکان و امکانات مناسب برای نگهداری از کودکانی است که به هر دلیل خانوادهای برای زندگی ندارند یا حضور در خانواده برای آنها خطرناک است.
در این حوزه دو شیوه اصلی وجود دارد: مراقبت نهادی و مراقبت جایگزین.
مراقبت نهادی شامل پرورشگاهها، خانههای کودک و مراکز شبانهروزی است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم زیر نظر دولت فعالیت میکنند. این مراکز هرچند نمیتوانند جایگزین کامل خانواده باشند، اما برای کودکان یتیم یا کودکانی که موقتاً از خانواده جدا میشوند محیطی امن و پایدار فراهم میکنند. خدماتی مانند تغذیه سالم، مراقبت بهداشتی، آموزش ابتدایی و مشاوره روانی از جمله امکاناتی است که در این مراکز ارائه میشود.
در کنار آن، مراقبت جایگزین به معنای فرزندخواندگی یا سرپرستی توسط خانوادههای دیگر است.
دولتها وظیفه دارند نظام فرزندخواندگی را ساماندهی کنند و با نظارت دقیق، اطمینان حاصل کنند که کودک به خانوادهای امن و دلسوز سپرده میشود. در بسیاری از کشورها، بستگان نزدیک کودک نیز میتوانند به عنوان سرپرست قانونی معرفی شوند و دولت با حمایت مالی و اجتماعی، این فرایند را تسهیل میکند.
مسئولیت دولت تنها به فراهم کردن مکان امن و سرپناه محدود نمیشود.
کودکان یتیم و کودکانی که تجربه آزار داشتهاند، اغلب با آسیبهای روانی و عاطفی عمیقی مواجهاند. این آسیبها در صورت بیتوجهی میتواند تمام زندگی آنان را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین ارائه خدمات حمایت روانی و توانبخشی یکی از وظایف کلیدی دولتها محسوب میشود.
مددکاران اجتماعی و روانشناسان در این مرحله نقش پررنگی دارند. آنان با جلسات مشاوره فردی، کارگاههای گروهی و آموزش مهارتهای زندگی، به کودکان کمک میکنند تا بر خاطرات تلخ گذشته غلبه کنند و اعتمادبهنفس خود را بازیابند. آموزش مهارتهایی مانند مدیریت هیجان، ارتباط مؤثر، کار گروهی و حل مسئله نیز بخشی از برنامههای توانبخشی است.
در کنار خدمات روانی، توانبخشی جسمی و بهداشتی نیز اهمیت زیادی دارد. کودکانی که از محیطهای پرخشونت یا محروم وارد مراکز حمایتی میشوند، معمولاً با مشکلاتی مانند سوءتغذیه، بیماریهای عفونی یا کمبود مراقبتهای پزشکی روبهرو هستند. دولتها باید برنامههای ویژهای برای معاینات پزشکی، واکسیناسیون، تغذیه مناسب و درمان بیماریها تدارک ببینند.
هیچ برنامه حمایتی بدون نظارت دقیق به موفقیت نخواهد رسید.
دولت باید از طریق سیستمهای نظارتی خود اطمینان حاصل کند که تمامی مراکز نگهداری، خانههای امن، پرورشگاهها و حتی خانوادههای سرپرست، استانداردهای لازم را رعایت میکنند.
نظارت معمولاً با صدور مجوز، بازرسیهای دورهای و ارزیابی عملکرد مراکز انجام میشود. اگر تخلفی مشاهده شود، دولت وظیفه دارد به سرعت مداخله کرده و اقدامات قانونی لازم را اجرا کند. در بسیاری از کشورها، سیستمهای گزارشدهی عمومی نیز طراحی شدهاند تا مردم بتوانند موارد آزار یا بیتوجهی به کودکان را اطلاع دهند.
در ایران، یکی از ابزارهای مهم در این زمینه اورژانس اجتماعی با شماره ۱۲۳ است.
هر شهروندی میتواند در صورت مشاهده کودکآزاری یا خطر برای کودک، با این مرکز تماس بگیرد. تیمهای اورژانس اجتماعی در کوتاهترین زمان وارد عمل میشوند و با بررسی شرایط، اقدامات فوری لازم را انجام میدهند. این سازوکار علاوه بر مداخله سریع، موجب افزایش احساس امنیت در جامعه نیز میشود.
گرچه دولت نقش اصلی را در حمایت از کودکان یتیم و آزار دیده ایفا میکند، اما به تنهایی قادر به تأمین تمامی نیازهای این کودکان نیست. همکاری با جامعه مدنی، سازمانهای مردمنهاد، گروههای مذهبی و نهادهای محلی برای گسترش شبکه حمایتی ضروری است.
سازمانهای مردمنهاد معمولاً انعطافپذیرتر از نهادهای دولتی عمل میکنند و میتوانند خدمات متنوعی مانند مشاوره، آموزش، کمک مالی یا حمایت حقوقی را سریعتر ارائه دهند. دولتها با اعطای مجوز، کمکهای مالی یا ارائه تسهیلات، این سازمانها را توانمند میسازند تا در کنار نهادهای رسمی فعالیت کنند.
همکاری گسترده میان دولت و جامعه مدنی علاوه بر افزایش کیفیت خدمات، اعتماد عمومی را نیز تقویت میکند. مردم زمانی که مشاهده میکنند دولت و نهادهای غیردولتی دست در دست هم برای حمایت از کودکان آسیبپذیر تلاش میکنند، احساس مسئولیت بیشتری نسبت به آینده این کودکان پیدا خواهند کرد.
پیشگیری همواره بهتر از درمان است.
اگرچه دولتها باید از کودکان یتیم و آزار دیده مراقبت کنند، اما مهمتر از آن، ایجاد شرایطی است که از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری شود. پیشگیری میتواند از طریق آموزش، آگاهیبخشی، حمایت از خانوادهها و کاهش فقر محقق شود.
آموزش والدین درباره حقوق کودک، روشهای تربیتی سالم، مدیریت خشم و پیامدهای آزار، نقش بزرگی در کاهش خشونت خانگی دارد. رسانهها، مدارس و مراکز فرهنگی میتوانند با تولید برنامههای آموزشی، این پیامها را به خانوادهها منتقل کنند.
از سوی دیگر، مشکلات اقتصادی از دلایل اصلی بیتوجهی به کودکان یا حتی رها کردن آنان است. بسیاری از والدین به دلیل فقر و بیکاری، توان تأمین نیازهای ابتدایی فرزندان خود را ندارند. بنابراین سیاستهای کاهش فقر، ایجاد فرصتهای شغلی، پرداخت یارانههای حمایتی و بیمههای اجتماعی، بهطور غیرمستقیم نقش مهمی در حمایت از کودکان ایفا میکند.
در ایران، سازمان بهزیستی مهمترین نهاد دولتی در زمینه حمایت از کودکان آسیبپذیر است.
این سازمان وظیفه دارد خدمات گستردهای در زمینه نگهداری، توانبخشی، نظارت و پیشگیری ارائه دهد و به عنوان بازوی اصلی دولت در این حوزه عمل کند.
دکترمحمدرضامقدسی مشاور عالی ماموریت ملی تاب آوری تاکید کرده است کودکان آسیبپذیرترین قشر جامعهاند و بیتوجهی به آنان پیامدهای جبرانناپذیری برای آینده کشور به همراه دارد. وظایف دولتها در قبال این کودکان شامل تدوین قوانین حمایتی، ایجاد مراکز مراقبتی، ارائه خدمات توانبخشی، نظارت دقیق، همکاری با جامعه مدنی و اجرای اقدامات پیشگیرانه است. در ایران، سازمان بهزیستی به عنوان اصلیترین نهاد حمایتی، مسئولیت سنگینی در این زمینه بر عهده دارد و با ارائه خدمات گسترده، نقشی کلیدی در حفاظت از کودکان ایفا میکند.
حمایت از کودکان یتیم و آزار دیده یک وظیفه انسانی و یک سرمایهگذاری اجتماعی برای آینده است. با اجرای سیاستهای درست، تخصیص منابع کافی و مشارکت همهجانبه دولت، سازمانهای مردمنهاد و جامعه، میتوان شرایطی فراهم کرد که هیچ کودکی بدون حمایت رها نشود و همه بتوانند در محیطی امن، سالم و پر از محبت رشد کنند.

۲۲ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !