مهمترین متغیر روانشناختی در مددکاری اجتماعی: همدلی
*خدیجه عزیزیروانشناس استثنایی
مددکاری اجتماعی یکی از رشتههای کاربردی علوم انسانی است که هدف آن حمایت از افراد، خانوادهها و جوامع در مقابله با مشکلات اجتماعی، روانی و اقتصادی است.
یک مددکار اجتماعی برای موفقیت در حرفه خود نیازمند آشنایی با متغیرهای روانشناختی گوناگون است؛ اما پژوهشها و تجربهها نشان میدهند که همدلی در مددکاری اجتماعی مهمترین و کلیدیترین متغیر روانشناختی است.
همدلی یکی از عمیقترین تواناییهای ذهن و قلب انسان است.
در سادهترین تعریف، همدلی به معنای توانایی درک، شناخت و سهیم شدن در احساسات دیگران است.
فردی که همدل است میتواند خود را در جایگاه دیگری بگذارد، هیجانات او را حس کند و تصور کند زندگی از دیدگاه او چگونه است.
تفاوت اصلی همدلی با دلسوزی (یا همان ترحم) در این است که همدلی تنها به ابراز نگرانی یا تأسف محدود نمیشود، بلکه پلی برای درک مشترک میسازد و باعث میشود انسانها به جای «احساس برای دیگری»، «احساس با دیگری» داشته باشند.
روانشناسان معمولاً همدلی را دارای دو بُعد اصلی میدانند: همدلی شناختی و همدلی عاطفی.
همدلی شناختی به توانایی ذهنی برای درک افکار و شرایط دیگران اشاره دارد.
برای مثال، وقتی فردی متوجه میشود دوستش قبل از امتحان دچار اضطراب است، در حال نشان دادن همدلی شناختی است.
در مقابل، همدلی عاطفی یعنی فرد احساسات دیگری را در سطح عمیقتری تجربه کند؛ یعنی همان اضطراب یا شادی او را در وجود خود حس کند. ترکیب این دو جنبه، بنیان روابط انسانی معنادار و ارتباطات سالم را تشکیل میدهد.
اهمیت همدلی در تعاملات انسانی بسیار گسترده است.
از دوران کودکی، همدلی به شکلگیری روابط دوستانه، همکاری و حل مسالمتآمیز تعارضها کمک میکند.
در بزرگسالی، همدلی نقشی کلیدی در روابط صمیمانه، محیط کار و مشارکت اجتماعی دارد.
هنگامی که افراد احساس میکنند بهدرستی درک شدهاند، تمایل بیشتری به گفتوگو و همکاری دارند و اعتمادشان عمیقتر میشود.
به همین دلیل است که حرفههایی مانند آموزش، مشاوره، رواندرمانی، مددکاری اجتماعی و حتی مدیریت به میزان زیادی به توانایی همدلی نیاز دارند.
یکی از ابعاد مهم همدلی، نقش آن در برانگیختن شفقت و رفتارهای نوعدوستانه است.
وقتی انسانها رنج دیگران را احساس میکنند، معمولاً انگیزه مییابند که کمک کنند یا تسکینی فراهم سازند.
این مکانیزم در پسِ بسیاری از اقدامات بشردوستانه، فعالیتهای داوطلبانه و کمکهای خیریه نهفته است.
برای نمونه، مشاهده مشکلات خانوادههای بیخانمان میتواند حس همدلی ایجاد کند و افراد را به مشارکت در کارهای خیریه و حمایت اجتماعی ترغیب کند.
در این معنا، همدلی تنها یک تجربه فردی نیست، بلکه نیرویی اجتماعی و اخلاقی است که به شکلگیری تغییرات مثبت در جامعه کمک میکند.
همدلی همچنین در کاهش تعصب و تقویت تاب آوری و تحمل اجتماعی نقش دارد.
در جوامع متنوع که افراد با فرهنگها و باورهای گوناگون روبهرو میشوند، نبود همدلی میتواند به سوءتفاهم، ترس یا حتی دشمنی منجر شود.
اما وقتی افراد تلاش میکنند خود را جای دیگری بگذارند، موانع ذهنی فرو میریزد.
همدلی موجب میشود انسانها کسانی را که در ظاهر متفاوتاند، بهعنوان انسانهایی با احساسات و نیازهای مشترک ببینند و همین امر زمینهساز همزیستی مسالمتآمیز میشود.
البته همدلی همیشه آسان و بدون چالش نیست. گاهی غرق شدن بیش از حد در مشکلات دیگران میتواند به فرسودگی روانی یا «خستگی از شفقت» منجر شود.
این پدیده در میان پرستاران، پزشکان، مددکاران اجتماعی و رواندرمانگران شایع است.
در چنین شرایطی، لازم است همدلی با مرزهای حرفهای و مراقبت از خود همراه باشد.
از سوی دیگر، همدلی میتواند گزینشی عمل کند؛ یعنی افراد تنها نسبت به کسانی که به آنها شباهت دارند، همدل باشند و نسبت به دیگران بیتفاوت.
این موضوع نشان میدهد که پرورش همدلی نیازمند آگاهی و تمرین مداوم است.
تقویت همدلی هم ذاتی است و هم اکتسابی. برخی افراد به طور طبیعی گرایش بیشتری به همدلی دارند، اما این مهارت در همه قابل تقویت است.
گوش دادن فعال، تمرین دیدگاهپذیری، مطالعه داستانهای متنوع و آشنایی با فرهنگها و تجربههای مختلف از راههای افزایش همدلی است.
همچنین تمرین ذهنآگاهی به فرد کمک میکند نسبت به هیجانات خود و دیگران حساستر شود و راحتتر با دیگران ارتباط عاطفی برقرار کند.
خدیجه عزیزی مترجم زباناشاره ومربی خانه تاب آوری تاکید میکند همدلی سنگبنای ارتباط انسانی است.
این توانایی به افراد کمک میکند فاصلههای عاطفی را پر کنند، روابط خود را عمیقتر سازند و درک متقابل را افزایش دهند.
همدلی علاوه بر بهبود روابط فردی، در سطح اجتماعی نیز به کاهش تعارضها، گسترش عدالت و شکلگیری جوامع دلسوزتر کمک میکند.
هرچند همدلی با چالشهایی همچون خستگی روانی یا گزینشگری همراه است، اما همچنان یکی از ارزشمندترین و حیاتیترین تواناییهای انسانی باقی میماند.
پرورش همدلی، سرمایهای برای زندگی فردی بهتر و جامعهای انسانیتر است.
چرا همدلی در مددکاری اجتماعی اهمیت دارد؟
همدلی به معنای درک احساسات و شرایط دیگران و قرار گرفتن در جایگاه آنهاست. این ویژگی در مددکاری اجتماعی نقش بنیادی دارد؛ زیرا مراجع تنها زمانی به مددکار اجتماعی اعتماد میکند که احساس کند واقعاً درک میشود. اعتمادسازی نخستین گام در ایجاد رابطه درمانی است و بدون آن، حتی دانش و مهارتهای تخصصی مددکار نیز تأثیرگذاری چندانی نخواهد داشت.
نقش همدلی در ارزیابی مراجع
یکی از مراحل مهم در فرایند مددکاری، ارزیابی دقیق شرایط مراجع است.
مددکار اجتماعی باید علاوه بر شرایط اقتصادی و اجتماعی، وضعیت روانی و عاطفی مراجع را نیز بررسی کند.
همدلی در ارزیابی مددکاری اجتماعی کمک میکند تا تفاوت واکنشهای افراد در شرایط مشابه بهخوبی درک شود.
برای مثال، فردی که بیکار شده ممکن است با امید و انگیزه به دنبال شغل جدید باشد، در حالیکه دیگری دچار افسردگی و ناامیدی شود.
تنها یک مددکار همدل میتواند این تفاوتها را ببیند و خدمات مناسب ارائه دهد.
همدلی و حفظ کرامت انسانی مراجع
مددکاران اجتماعی اغلب در نهادهایی مانند بیمارستان، سازمانهای حمایتی یا مراکز اصلاح و تربیت فعالیت میکنند. در چنین محیطهایی احتمال آن وجود دارد که افراد به پرونده یا عددی در سیستم تبدیل شوند. در این شرایط، همدلی در مددکاری اجتماعی نقشی اساسی در حفظ کرامت انسانی مراجع دارد و باعث میشود مددکار با نگاه انسانی، نه صرفاً اداری، به او رسیدگی کند.
همدلی و عدالت اجتماعی
مددکاری اجتماعی فقط محدود به کمک فردی نیست؛ بلکه ابعاد اجتماعی و حقوقی نیز دارد. مددکاران اجتماعی با بهرهگیری از همدلی میتوانند رنجهای گروههای محروم جامعه را بهتر درک کنند و در مسیر عدالت اجتماعی گام بردارند. همدلی باعث میشود مددکاران فراتر از آمار و قوانین خشک، به انسانهای واقعی و مشکلات عمیق آنان توجه کنند و برای تغییرات مثبت اجتماعی تلاش کنند.
مرزهای حرفهای در همدلی
اگرچه همدلی یک توانمندی حیاتی است، اما در صورت استفاده افراطی میتواند به فرسودگی شغلی مددکار اجتماعی منجر شود.
بنابراین، مددکاران باید همدلی را در چارچوب مرزهای حرفهای مدیریت کنند. آموزش، سوپرویژن و مراقبت از خود میتواند به حفظ این تعادل کمک کند تا همدلی به نقطه قوتی پایدار تبدیل شود.
در میان تمامی متغیرهای روانشناختی، از جمله تاب آوری، انگیزش و راهبردهای مقابلهای، همدلی مهمترین نقش را در موفقیت مددکاری اجتماعی ایفا میکند.
همدلی نهتنها به مددکاران اجتماعی کمک میکند تا ارتباطی مؤثر و انسانی با مراجع برقرار کنند، بلکه ابزاری قدرتمند برای دفاع از حقوق اجتماعی و تحقق عدالت است.
یک مددکار اجتماعی همدل میتواند هم زندگی فردی مراجعان را بهبود بخشد و هم جامعه را به سوی تغییرات مثبت هدایت کند.

۱۴ بازدید
۲ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !