تابآوری محلات حاشیهنشین، بهویژه در بافتهای شهری ایران و جهان، موضوعی پیچیده و چندبعدی است که بر اساس مطالعات مختلف دانشگاهی قابل بررسی است.
محلات حاشیهنشین بهدلیل ضعف در زیرساختها، فضای کالبدی ناکارآمد، مشکلات اقتصادی و اجتماعی، آسیبپذیری بالایی در برابر شوکها و بحرانهای طبیعی و انسانی دارند.
تابآوری به معنای توانایی این محلات برای مواجهه، سازگاری و بازتوانی پس از بحرانهاست که جنبههای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و نهادی را دربرمیگیرد.
تابآوری اجتماعی در محلات حاشیهنشین، ظرفیت جوامع برای مقاومت در برابر رویدادهای ناگوار مانند بلایای طبیعی، بحرانهای اقتصادی یا اجتماعی و بازگشت به وضعیت پایدار است. مطالعات نشان میدهند که تقویت تابآوری اجتماعی با ایجاد اعتماد اجتماعی، شبکههای پشتیبانی، مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی میتواند مقاومت این محلات را در برابر آسیبها افزایش دهد.
برای مثال، تحقیق در محلههای قدیمی تهران (محله اوین) نشان میدهد که سرمایه اجتماعی، به ویژه مشارکت و خودانگیختگی مردمی، نقش کلیدی در افزایش تابآوری اجتماعی ایفا میکند.
این ابعاد سبب میشود تا ساکنان توانمند شوند در مواجهه با مشکلات، از ظرفیتهای درونزای خود بهرهمند شوند.
ابعاد مختلف تابآوری در محلات حاشیهنشین
تابآوری محلات حاشیهنشین نه تنها ابعاد اجتماعی بلکه شامل جنبههای اقتصادی، کالبدی و نهادی نیز میشود.
بررسیها در شهر کاشان نشان داده است که شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی به طور معناداری بر میزان تابآوری تأثیر دارند و تفاوتهایی بین محلات مرکزی و حاشیهای وجود دارد که حاکی از وضعیت آسیبپذیرتر بافتهای ناکارآمد است.
همچنین بُعد کالبدی، شامل کیفیت فضای شهری، وجود فضاهای امن و دسترسی به خدمات شهری، در افزایش تابآوری نقش حیاتی دارد.
روشهای ارزیابی و سنجش تابآوری محلات حاشیهنشین
مطالعات دانشگاهی معتبر بهکارگیری روشهای ترکیبی برای ارزیابی تابآوری محلات حاشیهنشین را توصیه میکنند. ترکیب روشهای کیفی، کمی (نظیر پرسشنامه، مدلسازی معادلات ساختاری) و تحلیل فضایی (مانند شاخص موران و آمار G) ابزارهای قوی برای سنجش تابآوری هستند.
به عنوان نمونه، پژوهش بر روی محلات حاشیهنشین مشهد با بهرهگیری از تحلیل فضایی و رگرسیون وزنی جغرافیایی، تاثیر درصد جمعیت فعال و جوان را به عنوان عوامل موثر بر تابآوری اجتماعی شناسایی کرده است.
این روشهای سنجش علمی به برنامهریزان شهری کمک میکند نقاط قوت و ضعف تابآوری را دقیقتر شناسایی و راهکارهای هدفمند ارائه کنند.
نقش عوامل اجتماعی و اقتصادی در افزایش تابآوری محلات حاشیهنشین
مطالعات نشان میدهد که اشتغال، وجود جمعیت فعال و جوان، و درآمد پایدار از عوامل کلیدی افزایش تابآوری اجتماعی در محلات حاشیهنشین هستند.
مناطق حاشیهنشین شهرها به دلیل محدودیتهای اقتصادی در معرض فقر و بیکاری هستند که این مشکلات، تابآوری اجتماعی را کاهش میدهد.
بنابراین سیاستهای اشتغالزایی، جذب جمعیت فعال و سرمایهگذاری در آموزش نقش تعیینکنندهای در تقویت تابآوری دارند.
بهعلاوه، افزایش سرمایه اجتماعی از طریق تقویت اعتماد و مشارکت اجتماعی، میتواند به کاهش آسیبپذیری کمک کند.
بعد کالبدی تابآوری در محلات حاشیهنشین به کیفیت فضاهای شهری، استحکام ساختمانها، خدمات زیرساختی و ایمنی فیزیکی اشاره دارد.
مطالعاتی که در شهر تبریز و شهرهای دیگر انجام شده، نشان میدهد که ایجاد فضاهای تابآور و امن، به همراه بهبود زیرساختها به عنوان استراتژیهای اصلی جهت کاهش آسیبپذیری در برابر بحرانها هستند.
از سوی دیگر، بعد نهادی که شامل سیاستهای مدیریت شهری، برنامههای توانمندسازی و ورود سازمانها و نهادهای مدنی به محلات است، در تقویت تابآوری موثر بوده است. به طور کلی، تابآوری کالبدی و نهادی مکمل یکدیگرند و باید همزمان مورد توجه قرار گیرند.
برای بهبود تابآوری لازم است رویکردی جامع که همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و نهادی را مد نظر قرار دهد اتخاذ شود.
برنامهریزی شهری برای احیای محلات، فراهم کردن فرصتهای شغلی، تقویت سرمایه اجتماعی و بهبود زیرساختها از جمله راهکارهای کلیدی است.
همچنین مشارکت فعال ساکنان و توانمندسازی آنان در تصمیمگیریها موجب تقویت حس تعلق و افزایش تابآوری میشود.
با توجه به مطالعات انجام شده، ترکیب سیاستهای علمی و مشارکتی برای تحقق تابآوری یکی از الزامات مهم مدیریت شهری در مناطق حاشیهنشین است.
این بررسی مستند و دانشگاهی بر اساس تحقیقات بهروز ایران و جهان، میتواند به سیاستگذاران و پژوهشگران حوزه شهرسازی و توسعه شهری کمک کند تا راهکارهای عملی برای بهبود وضعیت این مناطق تدوین نمایند.

۲۱ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !