حل مسئله چیست و چگونه توصیف میشود ؟
حل مسئله چیست و چگونه توصیف میشود ؟
حل مسئله " عبارت است از فرآيندی شناختي رفتاري كه توسـط خـود فـرد هـدايت مي شود و فرد سعي مي كند با كمك آن راه حـل هـاي مـؤثر يـا سـازگارانه اي بـراي مـسايل زندگي روزمره خويش پيدا كند .
حل مسئله همواره با انسان همراه بوده است. زمانی که انسان غار نشین از خود می پرسید:" چگونه خود را گرم کنم؟"در صدد حل مسئله بود. بنابراین حل مسئله مهارتی است که بقای فرد و بقای نسل در گروی آن است.
حل مسئله اجتماعی به شکل مدون از اواخر دهه ی 1960 آغاز شد.آموزش مهارت های اجتماعی باید شامل آموزش مهارت های حل مسائل اجتماعی نیز باشد. پژوهش های زیادی نشان داده اند که نقص در حل مسئله ی اجتماعی با آسیب های روانی و اجتماعی در کودکی، نوجوانی و بزرگسالی همراه است.
حل مسئله عبارت است از فرآیند شناختی رفتاری که توسط خود فرد هدایت می شود و فرد سعی می کند با کمک آن راه حل های مؤثر یا سازگارانه ای برای مسایل زندگی روزمره خویش پیدا کند. به این ترتیب حل مسئله یک فرآیند آگاهانه ، منطقی، تلاش بر و هدفمند است. حل مسایل مالی، شخصی، زناشویی و خانوادگی، جرم و آسیب های اجتماعی همه مستلزم دانستن مهارت حل مسئله است.
مسئله می تواند ناشی از یک مشکل بیرونی باشد( مثل یک امتحان سخت) و یا از درون فرد نشأت گرفته باشد( مثل اهداف، نیازها یا تعهدات شخصی).
مقابله و انواع آن:
وقتی با مسئله ای روبرو می شویم، طبیعی است که استرس را تجربه کنیم. ولی همه ی آدم ها با این استرس به یک شکل مقابله نمی کنند.
1-مقابله هیجان مدار:
گاهی اوقات احساس ما به قدری منفی و شدید است که مانع تفکر منطقی و حل مسئله می شود. مثلاً در برخورد با مسئله عصبانی می شویم، گریه می کنیم یا قهر می کنیم. گاهی هم احساس ما آنقدر شدید و منفی نیست ولی در هر حال رفتار ما فقط یک برخورد احساسی/ هیجانی است و منجر به حل مسئله نمی شود. مثلاً ساکت می شویم .
مسئله را به عنوان یک مسئله غیر قابل حل می پذیریم و تنها دعا می کنیم مسئله به خودی خود حل شود. در هر دو حالت مقابله ی ما با مسئله هیجان مدار است. فقط در مورد اول مقابله ی هیجان مدار غیر سازگارانه و در مورد دوم، مقابله ی هیجان مدار سازگارانه است. هدف از مقابله هیجان مدار تغییر شرایط استرس آفرین در جهت بهبود وضعیت هیجانی و کاهش فشار است.
2- مقابله ی مسئله مدار :
وقتی ما به حل مسئله می پردازیم، نوعی مقابله انجام می دهیم. مقابله مسئله مدار می تواند مؤثر یا نامؤثر باشد. زمانی مقابله مؤثر است که مسئله حل شود و البته مسئله به گونه ای حل شود که حداکثر نتایج مثبت بدست آمده و حداقل عواقب منفی به بار آید.
گاهی اوقات افراد مسئله ی خود را به صورت یک مشکل یا یک معضل غیر قابل حل می بینند. چنین رویکردی به مسئله انگیزه فرد را برای مقابله با مسئله دچار مشکل می کند.
به این ترتیب حل مسایل فردی و اجتماعی به شیوه ای مؤثر قبل از هر چیز مستلزم فاصله گرفتن از برخورد های هیجانی منفی یا مقابله های هیجان مدار ناسازگارانه است. به منظور اتخاذ یک مقابله ی مسئله مدار سازنده ( به جای مقابله هیجان مدار غیر مؤثر ) ما باید :
1)متوجه باشیم که مسئله ای به وجود آمده است و وجود مسئله را انکار نکنیم.
2) آنچه را که اتفاق افتاده است به شکل یک مسئله ببینیم و نه به عنوان یک مشکل لاینحل.
3) توجه داشته باشیم که حل مسئله برای سلامت روانی و رفاه اجتماعی ما حایز اهمیت است.
4) به این باور رسیده باشیم که قادر به حل مسئله هستیم و مسئله نیز قابل حل شدن است.
5) بدانیم که حل مسئله نیاز به زمان و تلاش دارد و مایل باشیم وقت یا زمان کافی را به حل مسئله اختصاص بدهیم.
حل مسئله " عبارت است از فرآيندی شناختي رفتاري كه توسـط خـود فـرد هـدايت مي شود و فرد سعي مي كند با كمك آن راه حـل هـاي مـؤثر يـا سـازگارانه اي بـراي مـسايل زندگي روزمره خويش پيدا كند .
حل مسئله همواره با انسان همراه بوده است. زمانی که انسان غار نشین از خود می پرسید:" چگونه خود را گرم کنم؟"در صدد حل مسئله بود. بنابراین حل مسئله مهارتی است که بقای فرد و بقای نسل در گروی آن است.
حل مسئله اجتماعی به شکل مدون از اواخر دهه ی 1960 آغاز شد.آموزش مهارت های اجتماعی باید شامل آموزش مهارت های حل مسائل اجتماعی نیز باشد. پژوهش های زیادی نشان داده اند که نقص در حل مسئله ی اجتماعی با آسیب های روانی و اجتماعی در کودکی، نوجوانی و بزرگسالی همراه است.
حل مسئله عبارت است از فرآیند شناختی رفتاری که توسط خود فرد هدایت می شود و فرد سعی می کند با کمک آن راه حل های مؤثر یا سازگارانه ای برای مسایل زندگی روزمره خویش پیدا کند. به این ترتیب حل مسئله یک فرآیند آگاهانه ، منطقی، تلاش بر و هدفمند است. حل مسایل مالی، شخصی، زناشویی و خانوادگی، جرم و آسیب های اجتماعی همه مستلزم دانستن مهارت حل مسئله است.
مسئله می تواند ناشی از یک مشکل بیرونی باشد( مثل یک امتحان سخت) و یا از درون فرد نشأت گرفته باشد( مثل اهداف، نیازها یا تعهدات شخصی).
مقابله و انواع آن:
وقتی با مسئله ای روبرو می شویم، طبیعی است که استرس را تجربه کنیم. ولی همه ی آدم ها با این استرس به یک شکل مقابله نمی کنند.
1-مقابله هیجان مدار:
گاهی اوقات احساس ما به قدری منفی و شدید است که مانع تفکر منطقی و حل مسئله می شود. مثلاً در برخورد با مسئله عصبانی می شویم، گریه می کنیم یا قهر می کنیم. گاهی هم احساس ما آنقدر شدید و منفی نیست ولی در هر حال رفتار ما فقط یک برخورد احساسی/ هیجانی است و منجر به حل مسئله نمی شود. مثلاً ساکت می شویم .
مسئله را به عنوان یک مسئله غیر قابل حل می پذیریم و تنها دعا می کنیم مسئله به خودی خود حل شود. در هر دو حالت مقابله ی ما با مسئله هیجان مدار است. فقط در مورد اول مقابله ی هیجان مدار غیر سازگارانه و در مورد دوم، مقابله ی هیجان مدار سازگارانه است. هدف از مقابله هیجان مدار تغییر شرایط استرس آفرین در جهت بهبود وضعیت هیجانی و کاهش فشار است.
2- مقابله ی مسئله مدار :
وقتی ما به حل مسئله می پردازیم، نوعی مقابله انجام می دهیم. مقابله مسئله مدار می تواند مؤثر یا نامؤثر باشد. زمانی مقابله مؤثر است که مسئله حل شود و البته مسئله به گونه ای حل شود که حداکثر نتایج مثبت بدست آمده و حداقل عواقب منفی به بار آید.
گاهی اوقات افراد مسئله ی خود را به صورت یک مشکل یا یک معضل غیر قابل حل می بینند. چنین رویکردی به مسئله انگیزه فرد را برای مقابله با مسئله دچار مشکل می کند.
به این ترتیب حل مسایل فردی و اجتماعی به شیوه ای مؤثر قبل از هر چیز مستلزم فاصله گرفتن از برخورد های هیجانی منفی یا مقابله های هیجان مدار ناسازگارانه است. به منظور اتخاذ یک مقابله ی مسئله مدار سازنده ( به جای مقابله هیجان مدار غیر مؤثر ) ما باید :
1)متوجه باشیم که مسئله ای به وجود آمده است و وجود مسئله را انکار نکنیم.
2) آنچه را که اتفاق افتاده است به شکل یک مسئله ببینیم و نه به عنوان یک مشکل لاینحل.
3) توجه داشته باشیم که حل مسئله برای سلامت روانی و رفاه اجتماعی ما حایز اهمیت است.
4) به این باور رسیده باشیم که قادر به حل مسئله هستیم و مسئله نیز قابل حل شدن است.
5) بدانیم که حل مسئله نیاز به زمان و تلاش دارد و مایل باشیم وقت یا زمان کافی را به حل مسئله اختصاص بدهیم.
مراحل حل مسئله:
حل مسئله ماهرانه مستلزم عبور گام به گام از این مراحل است.
گام اول: تعریف و فرمول بندی مسئله
هدف از این گام ارائه تعریف مشخص و دقیق از مسئله است تا آنجا که ابهامات در حد ممکن از بین برود. برای اینکه تعریف دقیق و روشنی از مسئله ارائه شود باید تا حد ممکن در مورد مسئله به جمع آوری اطلاعات بپردازیم، نقاط مبهم را روشن سازیم و اهداف واقع بینانه تعیین نماییم. یک راه عملی برای این کار این است که این جمله را تکمیل کنیم:
"چطور/چگونه...............یعنی................."
گام دوم، تولید، خلق و پیدا کردن راه حل های متعدد و متفاوت
یک روش عینی و عملی برای پیدا کردن راه حل ها، روش بارش ذهنی است. روش بارش ذهنی یعنی سعی کنیم بدون هیچ نوع قضاوت، بازداری، ارزش گذاری خوب و بد و یا جلوی فکر خود را گرفتن، راه حل های متعدد، متنوع و غیر قضاوتی برای مسئله ارائه بدهیم.
گام سوم: ارزیابی راه حل های متعدد
در این مرحله راه حل های ارائه شده در گام دوم را مورد ارزیابی قرار دهید و سود و زیان هر کدام را بررسی کنید و در نهایت راه حلی را انتخاب کنید که بیشترین سود و کمترین زیان را داشته باشد.
گام چهارم: بکارگیری راه حل انتخابی
در این مرحله راه حل انتخابی خود را اجرا کرده، آثار و نتایج آن را بر خودتان و دیگران نظاره کرده و آثار واقعی روش انتخابی را با پیامد های پیش بینی شده مقایسه کنید.
در نهایت اگر مسئله با این روش حل شد، به خود پاداش دهید و اگر مسئله حل نشد، موانع را شناسایی کرده برطرف کنید. در صورت لزوم می توانید مراحل حل مسئله را مجدداً تکرار کنید.
۴۵۷ بازدید
۳ امتیاز
۰ نظر
نظرات کاربران
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !