از کتاب تا کتابخانه، از فرد تا فرهنگ؛ داستان تابآوری معنا
از کتاب تا کتابخانه، از فرد تا فرهنگ
از کتاب تا کتابخانه، از فرد تا فرهنگ؛ داستان تابآوری در سرزمین معنا
دکترمحمدرضا مقدسی مشاور عالی ماموریت ملی تاب آوری فرهنگی
کتاب، این ابزار جاودانهی انتقال معنا، همیشه بیش از یک شیء ساده بوده است.
کتاب، گویای گفتوگویی عمیق میان نویسنده و خواننده است؛ گفتوگویی که از ذهن فردی آغاز و در بستر فرهنگ جمعی ادامه پیدا میکند.
از نخستین لحظهای که انسان اندیشهاش را بر سنگ و پوست نوشت تا امروز که دادهها بر صفحههای دیجیتال جاریاند، کتاب مسیر رشد تمدن را ترسیم کرده است.
اما کتاب فقط آغاز راه است؛ کتابخانه نقطهی اتصال معناها، دیدگاهها و نسلهاست.
در حقیقت، پیوندی وجود دارد که میتوان آن را چنین خلاصه کرد: «کتاب، بذر اندیشه است و کتابخانه، باغ فرهنگ». این مسیر از فرد تا فرهنگ، از خواندن تا زیستن در معنا، باید به دقت بازشناسی شود.
در سطح فردی، کتاب مخاطب را وارد جهان اندیشه میکند. فردی که کتاب میخواند، به نگاه تازهای نسبت به جهان دست مییابد و این نگاه، به تدریج عادت ذهنی او را تغییر میدهد.
هر جملهای در کتاب، فرصتی است برای گفتوگو با خود. در روانشناسی فرهنگی، خواندن بهمثابهی فرآیند شناختی ـ عاطفی شناخته میشود؛ یعنی خواننده در معرض درکهای متنوع، تجربهی احساسات و شکلگیری معنا قرار میگیرد. این فرایند در نهایت به استقلال فکری، افزایش تحمل و تقویت حس مسئولیت اجتماعی میانجامد. به این ترتیب، کتاب نهتنها ابزاری آموزشی بلکه پلی میان درون و بیرون انسان است؛ میان آنچه در ذهن دارد و آنچه در جهان با آن مواجه میشود.
اما معنا در سطح جمعی وقتی شکل میگیرد که فرد کتابخوان در کنار دیگران قرار گیرد؛ در جایی که همهی خوانندگان گرد هم میآیند و تجربههایشان را به اشتراک میگذارند. آن نقطه، همان کتابخانه است.
کتابخانه خانهی خرد و حافظهی عمومی جامعه است.
هر قفسهی آن، بخشی از حافظهی فرهنگی مردم را در خود دارد.
در جامعهای که کتابخانه زنده است، گفتوگو زنده است؛ زیرا کتابخانه میدان ارتباط میان نسلها، اقوام و زبانهاست. آنجا دادهها به دانایی تبدیل میشوند و دانایی به فرهنگ.
این همان جریانی است که از فرد آغاز میشود و در فرهنگ پایان ندارد.
کتابخانهها بر محور سه معنا شکل میگیرند:
دانایی،
گفتوگو ،
هویت فرهنگی.
دانایی یعنی توان فهمیدن و مقایسهکردن؛ گفتوگو یعنی تبادل معنا میان افراد؛ و هویت فرهنگی یعنی نظام ارزشی مشترکی که بر تجربهی تاریخی مردم بنا شده است.
کتابخانه، هر سه را در خود بازتاب میدهد.
وقتی نوجوانی در کتابخانه به کتابی از تاریخ یا ادبیات دست پیدا میکند، نهفقط اطلاعاتی تازه میآموزد بلکه در الگوی فرهنگی جامعهاش ریشه میدواند. از این منظر، کتابخانه آموزگار خاموشی است که رفتار فرهنگی را بیآنکه اجباری اعمال کند، عمیقاً شکل میدهد.
در مسیر توسعه فرهنگی، کتابخانه نقشی محوری دارد.
اگر فرهنگ را مجموعهی باورها، ارزشها و نمادهای یک جامعه بدانیم، کتابخانه بستر زایش دوبارهی آن است.
کتابهایی که در قفسهها آرام گرفتهاند، حامل تجربههای زیستهی انسانها هستند.
هر مراجعه به کتابخانه، نوعی بازگشایی حافظهی جمعی است.
جامعهای که کتابخانههای فعالی دارد، در برابر فشارهای فرهنگی، اقتصادی یا اجتماعی مقاومتر است؛ زیرا پیوند افراد با معناهای پایدار برقرار میماند. این پایداری همان تابآوری فرهنگی است؛ نیرویی که از مطالعهی خلاق و گفتوگوی آزاد زاده میشود.
در ایران، تاریخ کتاب و کتابخانه تاریخ فرهنگ است.
از مکتبخانههای ساده تا کتابخانههای بزرگ شهری، مسیر اندیشه همواره در کنار کتاب شکل گرفته است.
مردم ما از گذشته با مفهوم کتاب حرمتآمیز برخورد کردهاند؛ کتاب را آیینهی دانایی میدانستهاند و آن را در دل خانه و دل مدرسه جای دادهاند.
نامهایی چون کتابخانهی ملی، کتابخانهی مسجد، کتابخانهی عمومی، هر یک به گونهای بیانگر نقش اجتماعی این نهاد است.
اما در این میان، مهمترین کارکرد کتابخانه عمومی، اجتماعیسازی فرهنگ مطالعه است؛ یعنی پیوند میان فرد و جامعه از مسیر کتاب.
کتابخانه عمومی باید کانون تولید معنا باشد.
این نهاد با برنامههای فرهنگی، کارگاههای خوانش، نشستهای کتابمحور محلهای و کار با کودکان و نوجوانان، بذر فهم را از ذهن فرد به دل خانواده و از آنجا به متن جامعه میرساند.
هر برنامهی کتابمحور در محله، سنگبنایی است برای شکلگیری فرهنگ مشارکت. این چرخهی معنا از کتاب تا کتابخانه و از کتابخانه تا فرهنگ در هر سطح بازتولید میشود.
به همین دلیل است که تقویت کتابخانه نه فقط کاری فرهنگی، بلکه اقدامی اجتماعی ـ تمدنی است.
کتابخانه در عصر دیجیتال نیز معنا دارد. گرچه فناوری، شکل دسترسی به منابع را تغییر داده است، اما اصل تعامل میان انسانها پابرجا مانده است.
کتابخانه امروز باید هم فیزیکی باشد و هم دیجیتال؛ یعنی هم فضای آرام برای مطالعه فراهم کند و هم شبکهی گستردهای برای دسترسی به دانش آنلاین. این ترکیب، مفهوم جدیدی از کتابخانهی زنده را معرفی میکند؛ جایی که انسان، معنا و فناوری در کنار هم حرکت میکنند. چنین کتابخانهای، پیوند نسلها را حفظ و مسیر رشد فرهنگی را همزمان با تحولات عصر دیجیتال هموار میسازد.
دکتر محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری معتقد است کتابخانه را میتوان نماد «خانهی خرد» دانست همانگونه که تاب آوری انقلاب خرد ورزی است .
در خانهی خرد، فرد هم مطالعه میکند هم در فرآیند یادگیری جمعی شرکت دارد.
وی تاکید میکند درهای کتابخانه باز باشد، درهای فرهنگ نیز گشوده میشود.
رابطه میان فردِ کتابخوان و فرهنگ پایدار جامعه، رابطهای دوسویه است. فرد از طریق خواندن رشد میکند و فرهنگ از طریق این رشد فردی به غنا میرسد.
به همین ترتیب، زمانی که فرهنگ ملی مطالعه را ارزش بداند و از کتابخانههای عمومی حمایت کند، زمینهی رشد معنوی و تمدنی فراهم میشود.
در فرهنگ ایرانی، همنشینی با کتاب نوعی نجابت فکری و آرامش روانی به همراه دارد.
که مسیر دانایی از کتاب آغاز میشود و در کتابخانه ادامه مییابد.
از دیدگاه توسعه پایدار، سرمایهگذاری فرهنگی بر کتابخانهها به معنای تقویت زیرساخت شناختی جامعه است.
هر کتابخانهای که فعالتر عمل کند، احساس تعلق شهروندان به مکان، محله و فرهنگ خود افزایش مییابد.
کتابخوانی در کنار دیگران نوعی تمرین دموکراسی فکری است؛ نوعی گفتوگوی برابر که تفاوتها را میپذیرد و مشترکات را میسازد.
در این فرایند است که انسان به جای مصرفکنندهی معنا، تولیدکنندهی معنا میشود و فرهنگ از ایستایی به پویایی میرسد.
مسیر از کتاب تا کتابخانه و از کتابخانه تا فرهنگ، یادآور یک اصل بنیادین است: هیچ فرهنگی بدون کتاب پایدار نیست و هیچ داناییای بدون کتابخانه زنده نمیماند.
کتاب، آغاز معناست و کتابخانه، حافظ آن. فرد با خواندن کتاب معنا میسازد و جامعه با زنده نگهداشتن کتابخانه، فرهنگ را حفظ میکند.
این چرخهی پیوسته، از درون انسان تا روح جامعه جریان دارد و هیچ فناوری یا تحولی نمیتواند آن را جایگزین کند. کتاب میانجی میان گذشته و آینده است و کتابخانه، استمرار این میانجیگری در مقیاس اجتماعی.
اگر بخواهیم فرهنگ را پویا، مقاوم و امیدبخش نگه داریم باید پیوند کتاب و کتابخانه را بازتعریف کنیم؛ کتاب را از قفسه به زندگی و کتابخانه را از ساختمان به اندیشهی جمعی ببریم.
هر خانه میتواند خانهی کتاب باشد و هر شهر باید شهرِ کتابخانهها شود. آنگاه مسیر از فرد تا فرهنگ روشن خواهد شد؛ مسیری که با یک صفحه آغاز میشود و با یک جامعهی بیدار ادامه پیدا میکند.
در این مسیر، هویت ایرانی، دانایی انسانی و عاطفهی جمعی دست در دست هم معنا را زنده نگه میدارند. از کتاب تا کتابخانه، از فرد تا فرهنگ؛ این، داستان پایداری معنا در سرزمین ماست.
اگر بخواهیم فرهنگ را پویا، مقاوم و امیدبخش نگه داریم، باید پیوند کتاب و کتابخانه را نه تنها بازتعریف، بلکه بازآفرینی کنیم.
تابآوری فرهنگی زمانی شکل میگیرد که کتاب از قفسههای خاموش بیرون بیاید و وارد جریان زندهی زندگی شود.
در این مسیر، هویت ایرانی، دانایی انسانی و عاطفهی جمعی همچون سه ستون تابآوری فرهنگی عمل میکنند.
هویت ایرانی با حافظه تاریخی و ادبیات غنی خود، توان ایستادگی در برابر بحرانها را دارد.
دانایی انسانی، که از دل کتابها جاری میشود، ابزار تحلیل و تصمیمگیری بهتر را فراهم میکند. و عاطفهی جمعی، که در کتابخانهها و فضاهای فرهنگی تقویت میشود، همبستگی و امید را در جامعه زنده نگه میدارد.
از کتاب تا کتابخانه، از فرد تا فرهنگ؛ این، داستان تابآوری معنا در سرزمین ماست.
۱ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
نظرات کاربران
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !