برخی از مطالعات نشان داده است تابآوری 34 درصد از واریانس سلامت اجتماعی را تشکیل میدهد، در حالی که حمایت اجتماعی 27 درصد را شامل میشود(غنچه و گلپور ، 1401).این امر اهمیت تاب آوری را به عنوان یک عامل محافظتی در حفظ سلامت اجتماعی به ویژه در بین دانش آموزان برجسته می کند.
این مفهوم شامل دو سطح است: سطح کلان که به سلامت جامعه و شاخصهایی مانند فقر، آموزش و آلودگی محیطی میپردازد، و سطح خرد که به سلامت فردی و مهارتهای اجتماعی، مانند ارتباطات و تعاملات فردی، توجه دارد.
سلامت اجتماعی به معنای توانایی فرد برای برقراری ارتباطات مؤثر و رضایتبخش با دیگران و محیط اجتماعی خود است.
این مفهوم نه تنها به سلامت فردی بلکه به سلامت کلی جامعه نیز مرتبط است.
سلامت اجتماعی به عنوان یک حالت رفاه در روابط اجتماعی و تعاملات فردی تعریف میشود. این مفهوم به دو سطح کلان و خرد تقسیم میشود:
1.سطح کلان: در این سطح، سلامت اجتماعی به وضعیت کلی جامعه اشاره دارد و شامل شاخصهایی مانند میزان فقر، آموزش، جرم، آلودگیهای زیستمحیطی و آزادیهای مدنی است. به عبارتی، جامعهای که این شاخصها را در وضعیت مطلوبی داشته باشد، به عنوان یک جامعه سالم شناخته میشود.
سلامت اجتماعی در سطح کلان به بررسی وضعیت کلی جامعه و شاخصهای مرتبط با آن میپردازد.
این مفهوم شامل عوامل مانند حمایت اجتماعی، احساس تعلق، و توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران است.
دیدگاههای مختلف درباره سلامت اجتماعی
از منظر روانشناسی، سلامت اجتماعی به عنوان نوعی بهداشت روانی در نظر گرفته میشود که بر اساس توانایی فرد در ایجاد و حفظ روابط مثبت با دیگران و جامعه تعیین میشود.
سلامت اجتماعی با سلامت روان و جسم مرتبط است و به بهزیستی فرد در طول زندگی کمک میکند. رشد و توسعه مهارتهای اجتماعی از طریق آموزش و تجربه امکانپذیر است.
2. دیدگاه جامعهشناختی
در این دیدگاه، سلامت اجتماعی به عنوان نتیجهای از شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه تعریف میشود.
این دیدگاه بر این باور است که سلامت اجتماعی نه تنها به وضعیت جسمانی و روانی افراد بستگی دارد، بلکه تحت تأثیر عوامل اجتماعی مانند روابط اجتماعی، سرمایه اجتماعی، و احساس تعلق به جامعه نیز قرار دارد.
به عبارت دیگر، جامعهای که افراد آن احساس مسئولیت و شادابی کنند، میتواند به سلامت اجتماعی بالاتری دست یابد.
3. دیدگاه بهداشت عمومی
سازمان بهداشت جهانی سلامت را به عنوان حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی تعریف میکند و نه فقط فقدان بیماری. این تعریف به وضوح نشان میدهد که سلامت اجتماعی بخشی از سلامت کلی است و تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که میتواند بر روی زندگی افراد تأثیرگذار باشد.
بهداشت عمومی به عنوان علمی که به پیشگیری از بیماریها و ارتقاء سلامت جامعه میپردازد، شامل فعالیتهایی است که به بهبود شرایط زندگی و سلامت اجتماعی افراد کمک میکند.
بیماری به عنوان نوعی از انحراف تلقی می شود که نظم اجتماعی را مختل می کند و بنابراین، حرفه پزشکی نقش حیاتی در بازگرداندن سلامت برای حفظ ثبات اجتماعی ایفا می کند.
اگرچه میدانیم دسترسی به مراقبت های بهداشتی اغلب توسط طبقه اجتماعی تعیین می شود و گروه های به حاشیه رانده شده با موانع بیشتری برای دریافت مراقبت های با کیفیت روبرو هستند.
کالایی شدن سلامت منجر به نابرابری های قابل توجهی می شود، زیرا کسانی که قدرت اقتصادی دارند می توانند مراقبت های بهداشتی بهتری را تضمین کنند، در حالی که طبقات پایین تر از دسترسی ناکافی و پیامدهای بهداشتی ضعیف تر رنج می برند.
این دیدگاه بر نیاز به تغییر سیستماتیک برای رسیدگی به این نابرابری ها و ارتقای دسترسی عادلانه به سلامت برای همه تاکید می کند. این علم بر اساس اصول سازمان یافته و مشارکت جامعه، دولت و سازمانهای خصوصی شکل میگیرد. هدف اصلی بهداشت عمومی، تأمین رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی افراد است و نه تنها جلوگیری از بیماریها، بلکه ارتقاء کیفیت زندگی را نیز شامل میشود. بهداشت عمومی با تمرکز بر عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی، به دنبال کاهش نابرابریهای بهداشتی و بهبود سلامت جمعیتها است.
دکتر محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری در خاتمه این مطلب آورده است سلامت اجتماعی به عنوان یک مفهوم چند بعدی، تأثیرات عمیقی بر کیفیت زندگی افراد و جامعه دارد.
درک صحیح از سلامت اجتماعی میتواند به بهبود شرایط زندگی و ایجاد جوامع سالمتر کمک کند.
درک سلامت اجتماعی نیازمند رویکردی چند وجهی است که دیدگاههای مختلف جامعهشناختی را در بر میگیرد.
۴۴ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !