تابآوری به توانایی فرد برای مقابله با چالشها و بازگشت به شرایط تعادل روانی گفته میشود.
این مفهوم به معنای تحمل سختیها و شامل توانایی مدیریت هیجانات، حل مساله و ایجاد ارتباطات سالم اجتماعی نیز میشود.
دکتر محمدرضا مقدسی مشاور عالی ماموریت ملی تابآوری به مناسبت هفته ملی سلامت روان به تشریح این موضوع پرداخته که مشروح آن در ادامه میآید.
فردی که تابآوری بالایی دارد، میتواند در مواجهه با مشکلات شخصی، خانوادگی یا شغلی به سرعت خود را بازیابی کند و حتی از تجربههای سخت به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری استفاده نماید.
سلامت روان و تابآوری رابطهای دوطرفه دارند. هر چه فرد مهارتهای تابآوری بیشتری داشته باشد، سلامت روان او تقویت میشود و در مقابل، سلامت روان قوی نیز توانایی او برای حفظ تابآوری را افزایش میدهد. این موضوع به ویژه در شرایط بحرانی یا فشارهای اجتماعی و اقتصادی اهمیت پیدا میکند. بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که افرادی که مهارتهای مقابلهای سالم دارند، کمتر دچار اضطراب و افسردگی میشوند و روابط اجتماعی پایدارتری تجربه میکنند.
تابآوری شامل ابعاد مختلفی است. اولین بُعد، توانایی کنترل هیجانات و استرس است که به فرد کمک میکند واکنشهای خود را مدیریت کند و تصمیمات بهتری بگیرد.
دومین بُعد، حمایت اجتماعی و شبکههای ارتباطی است که به ایجاد حس امنیت و تعلق کمک میکند. سومین بُعد، انعطافپذیری شناختی و حل مساله است که فرد را قادر میسازد راهحلهای خلاقانه برای مشکلات بیابد و از شکستهای موقت به سرعت عبور کند.
اما لازم است به یک نکته مهم توجه داشت: فشار بیش از حد برای «قوی بودن» میتواند به خستگی تابآوری یا همان «Resilience Fatigue» منجر شود. در این حالت، افراد ممکن است احساس کنند که باید همیشه مشکلات خود را مخفی کنند یا توانایی مقابله با دشواریها را ندارند و این مساله سلامت روان را تهدید میکند. به همین دلیل تقویت تابآوری باید همراه با آموزش مهارتهای خودمراقبتی و حمایت اجتماعی انجام شود.
رویدادهایی مانند هفته سلامت روان یا نمایشگاههای سلامت روان دانشگاهها فرصتی برای آگاهیبخشی و تقویت تابآوری هستند. این برنامهها افراد را با روشهای مقابله سالم، اهمیت مراقبت از خود و ایجاد شبکههای حمایتی آشنا میکنند و میتوانند به بهبود رفاه روانی جامعه کمک کنند. تابآوری نه تنها به فرد بلکه به جامعه نیز سود میرساند، زیرا افراد مقاومتر میتوانند روابط اجتماعی سالمتری ایجاد کنند و نقش فعالتری در توسعه پایدار ایفا نمایند.
سلامت روان و توسعه پایدار
سلامت روان یک جزء حیاتی از توسعه پایدار است و نمیتوان بدون توجه به آن به رفاه واقعی جامعه رسید. سازمان ملل متحد، در چارچوب اهداف توسعه پایدار، سلامت روان را جزو اولویتهای خود قرار داده است و هدف سوم توسعه پایدار، تضمین زندگی سالم و رفاه برای همه در تمام سنین را مشخص کرده است.
سلامت روان ضعیف میتواند بر آموزش، اشتغال، مشارکت اجتماعی و حتی توان اقتصادی جامعه تاثیر منفی بگذارد. به عبارت دیگر، سلامت روان و توسعه پایدار به هم پیوستهاند و بهبود یکی بدون توجه به دیگری ممکن نیست.
در کشورهای در حال توسعه، سلامت روان اغلب با مشکلات اجتماعی مانند فقر، نابرابری، خشونت یا دسترسی محدود به خدمات بهداشتی و آموزشی در هم تنیده است. افرادی که به منابع روانی و حمایتی دسترسی ندارند، در برابر فشارهای زندگی آسیبپذیرترند و این آسیبپذیری میتواند چرخه فقر و مشکلات اجتماعی را تشدید کند. بنابراین توجه به سلامت روان بخشی ضروری از سیاستهای توسعهای است و باید در برنامهریزیهای ملی و محلی گنجانده شود.
سیاستها و برنامههای سلامت روان که با توسعه پایدار همسو باشند، بر پیشگیری، آموزش و ادغام خدمات روانی در سیستمهای بهداشت اولیه تمرکز دارند. برای مثال، سیاست سلامت روان ایالت پنجاب به این موضوع توجه ویژه کرده است و تلاش میکند خدمات روانی را در سطح محلهها و مراکز بهداشت عمومی در دسترس قرار دهد. این رویکرد نه تنها سلامت فردی را ارتقا میدهد بلکه موجب کاهش هزینههای اجتماعی و اقتصادی ناشی از مشکلات روانی نیز میشود.
علاوه بر سیاستگذاری، آموزش و آگاهی عمومی نقش مهمی در تقویت سلامت روان و توسعه پایدار دارد. برنامههای آموزشی در مدارس و دانشگاهها افراد را با مهارتهای مقابلهای و تابآوری آشنا میکنند و توانایی آنها را در مدیریت استرس و بحرانهای زندگی افزایش میدهند.
جامعهای که سلامت روان آن تقویت شده باشد، قادر خواهد بود توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی و محیطی را بهتر تحقق بخشد و نسلهای آینده را با مهارتها و توانمندیهای لازم برای زندگی سالم و فعال آماده کند.
تعامل سلامت روان، تابآوری و توسعه پایدار
تابآوری، سلامت روان و توسعه پایدار رابطهای تنگاتنگ و دوسویه دارند. جامعهای که افراد آن تابآور و سالم هستند، قادر خواهد بود به صورت فعال در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مشارکت کند.
افراد مقاومتر کمتر دچار استرس مزمن و بیماریهای روانی میشوند و این به نوبه خود هزینههای اجتماعی و اقتصادی را کاهش میدهد و فرصتهای توسعه را افزایش میدهد.
تابآوری در این زمینه نقش واسطهای دارد. فردی که مهارتهای تابآوری دارد، نه تنها مشکلات شخصی را بهتر مدیریت میکند بلکه میتواند به دیگران نیز کمک کند و شبکههای حمایتی قوی ایجاد نماید.
این شبکههای حمایتی در سطح جامعه موجب تقویت حس تعلق، کاهش نابرابریها و ایجاد فضایی امن برای رشد و یادگیری میشوند.
در نتیجه، سلامت روان جمعی تقویت شده و توسعه پایدار تسهیل میشود.
آموزش و آگاهیبخشی از سنین کودکی اهمیت زیادی دارد. مدارس و دانشگاهها میتوانند مهارتهای مقابلهای، مدیریت استرس و حل مساله را به کودکان و نوجوانان آموزش دهند تا در بزرگسالی افرادی تابآور و سالم باشند.
این آموزشها نه تنها بر سلامت روان فرد تأثیر میگذارند بلکه کیفیت روابط اجتماعی و همکاریهای گروهی را نیز بهبود میبخشند، که جزو ارکان توسعه پایدار است.
سیاستگذاری نیز باید سلامت روان و تابآوری را در اولویت قرار دهد.
ادغام خدمات روانی در بهداشت اولیه، آموزش خانوادهها و کارکنان و ایجاد دسترسی برابر به منابع حمایتی، از جمله راهکارهایی هستند که میتوانند این هدف را تحقق بخشند. به این ترتیب، سلامت روان و تابآوری تنها مسائل فردی نیستند بلکه مولفههای کلیدی توسعه پایدار جامعه محسوب میشوند.
تابآوری بهترین پیش بینی کننده سلامت روان و و اساس توسعه پایدار است.
بدون افراد تابآور و با سلامت روان مناسب، جامعه نمیتواند به اهداف توسعه پایدار دست یابد و رشد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تحقق یابد. تقویت تابآوری نیازمند ترکیبی از آموزش مهارتهای مقابلهای، حمایت اجتماعی، سیاستهای جامع و برنامههای پیشگیرانه است.
هفته سلامت روان فرصتی ارزشمند برای افزایش آگاهی درباره اهمیت تابآوری و سلامت روان است.
این رویدادها میتوانند نشان دهند که سرمایهگذاری در سلامت روان نه تنها رفاه فرد را ارتقا میدهد بلکه به توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه نیز کمک میکند. در نهایت، ایجاد جامعهای تابآور، سالم و توانمند، کلید دستیابی به آیندهای پایدار و با کیفیت زندگی بهتر برای همه است.
هفته بهداشت روان از ۱۹ مهر آغاز و تا ۲۵ همین ماه ادامه دارد.

۲ بازدید
۱ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !