نهجالبلاغه گنجینه مددکاری اجتماعی
عنوان گنجینه مددکاری اجتماعی در اینجا به این معناست که نهجالبلاغه منبعی غنی از آموزهها، نگرشها، اصول و راهکارهایی است که میتواند در نظریه و عمل مددکاری اجتماعی مؤثر باشد.
در این نوشتار، میکوشم مفهوم «نهجالبلاغه به مثابه گنجینه برای مددکاری اجتماعی» را بهصورت کامل و منسجم بررسی کنم. عنوان «گنجینه مددکاری اجتماعی» در اینجا به این معناست که نهجالبلاغه منبعی غنی از آموزهها، نگرشها، اصول و راهکارهایی است که میتواند در نظریه و عمل مددکاری اجتماعی مؤثر باشد.
چرا نهجالبلاغه را «گنجینه مددکاری اجتماعی» بنامیم؟
مددکاری اجتماعی به عنوان رشتهای که هدف آن ارتقای کیفیت زندگی، عدالت اجتماعی، توانمندسازی افراد و کاهش آسیبها است، نیازمند مبانی ارزشی و اخلاقی است. از آنجا که دین اسلام، و به ویژه سخنان امام علی (ع) مندرج در نهجالبلاغه، محتوای عمیقی درباره عدالت، کرامت انسان، مبارزه با ظلم، و رابطه فرد و اجتماع دارد، میتوان نهجالبلاغه را منبعی سرشار تلقی کرد که در همه سطوح مددکاری — از فردی تا ساختاری — راهگشا باشد.
اگر بخواهیم سریع چند دلیل مهم بر این مدعا ذکر کنیم:
1. پوشش جامع موضوعات اجتماعی : نهجالبلاغه تنها در باب اخلاق فردی نیست، بلکه به روابط قدرت، حکومت، حقوق مردم، عدالت، ساختار حکومت و نحوه اداره جامعه توجه دارد.
2. تأکید بر عدالت بهعنوان مبنای حکومت: امام علی (ع) بارها بر این تأکید دارند که عدالت نباید تزئینی باشد بلکه بنیان ساختار اجتماعی باشد.
3. ارتباط عمیق با انسانشناسی اسلامی: نگرش امام علی (ع) به انسان به عنوان موجودی دارای کرامت، مستعد خطا و در عین حال مسئول و فعال، به مددکار اجتماعی کمک میکند که چگونه با افراد تعامل کند.
4. تجربه عملی و راهنمایی حکومتی: نهجالبلاغه دارای خطوط حکومتی مانند نامههای مالک اشتر است که میتواند الگو برای سیاستگذاری اجتماعی باشد.
بنابراین، نهجالبلاغه را میتوان به عنوان «گنجینه مددکاری اجتماعی» خواند؛ گنجی که باید استخراج شود، تأویل یابد و در شرایط معاصر به کار گرفته شود.
مفاهیم اولیه و بنیادی مددکاری اجتماعی در نهجالبلاغه
در ادامه مهمترین آموزههایی را که میتوان از نهجالبلاغه برای مددکاری اجتماعی استخراج کرد، بررسی میکنم. برای نظم کار، آنها را در چند محور اصلی تقسیم میکنم:
1. کرامت انسان و عزت نفس
یکی از زیرساختهای مهم در مددکاری اجتماعی، توجه به کرامت انسان و حفظ شأن انسانی است. اگر فردی در فرآیند مددکاری احساس بیارزشی کند، کمک به او بسیار مشکلتر خواهد بود.
* امام علی (ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: «إِنَّ النّاسَ كُلَّهُم أَحْرَارٌ» یعنی «همه انسانها آزادند». این بیان نشان دهنده نگرش انسانی عمیق است که انسان را از هر گونه بندگی جز بندگی خدا آزاد میداند.
* در جای دیگر میگویند: «لَا تَكُنْ عَبْدَ غَیْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرًّا». به بیان دیگر، وجود هر انسانی لایق آزادی و کرامت است.
از منظر مددکاری اجتماعی، مددکار باید فرد را نه به عنوان یک «محتاج» صرف، بلکه به عنوان انسانی دارای ظرفیت، شأن و استعداد ببیند و تعاملش بر مبنای احترام، مشارکت و حفظ کرامت باشد.
2. عدالت اجتماعی و مقابله با تبعیض
عدالت یکی از مفاهیم محوری در نهجالبلاغه است، و امام علی (ع) عدالت را نه یک شعار بلکه یک روش حکومت میداند.
* ایشان تأکید دارند که عدالت زیربنای حکومت است، نه امری فرعی یا تزئینی، و کارگزاران باید عدالت را اجرا کنند.
* ایشان با انتقاد از اعطای امتیازات به گروه خاص، تأکید میکنند که سهم هر انسان از جامعه باید بر مبنای حقوق انسانی او باشد، نه بر اساس ارتباطات یا فضائل ظاهری.
* در نامه 51 نهجالبلاغه، امام علی (ع) درباره اخلاق اجتماعی کارگزاران اقتصادی و نحوه اجرای عدالت در منابع عمومی سخن میگویند.
* ایشان بر رفع تبعیضهای قومی، نژادی یا طبقاتی تأکید میکنند؛ مثلاً در یکی از برخوردهایشان وقتی زنی غیرعرب شکایت کرد، امام علی (ع) فرمودند که در قرآن ندیدهام که برتری را بر اساس نژاد قائل شده باشد.
برای مددکار اجتماعی، این به معنی آن است که در طراحی مداخلات، سیاستها و خدمات، باید تبعیضها را شناسایی کرد، ساختارهایی را که تبعیض تولید میکنند به چالش کشید و خدمات را به عدالت توزیع کرد.
3. مسئولیت اجتماعی و مدیریت عمومی
نهجالبلاغه، از طریق نامههایی مثل «نامه مالک اشتر»، الگوهایی از مسؤولیت حکومتی و مدیریت فراگیر ارائه میدهد که میتواند برای مددکاری عمومی و سیاست اجتماعی الهامبخش باشد.
* در نامه مالک، امام علی (ع) توصیه میکند که کارگزاران باید در میان مردم حضور داشته باشند، از نزدیک مشکلات را بشنوند، وضعیت مردم را در نظر بگیرند و مردم را مشارکت دهند.
* ایشان توصیه میکنند که زمان معین برای ملاقات با مردم بگذارند و به گونهای رفتار کنند که افراد احساس کنند میتوانند مطالب و شکایاتشان را مطرح کنند.
* نهجالبلاغه به تفکیک وظایف، کنترل فساد، نظارت بر کارگزاران و پاسخگویی نیز توجه دارد.
در مددکاری اجتماعی، بُعد سیاستی و کلان وجود دارد: نباید کمک به افراد محدود بماند، بلکه باید شرایطی فراهم شود که خدمات اجتماعی عادلانه، پایدار و دارای ساختار منسجمی باشند.
4. رویکرد ساختاری (مددکاری جامعهای)
یکی از نقدهایی که به شکل سنتی مددکاری فردی وارد شده، این است که کمک به افراد ممکن است معلول را پوشش دهد ولی علت را نادیده بگیرد. نهجالبلاغه در سخنان امام علی (ع) به نکته ساختارگرایی توجه دارد:
* ایشان نه صرفاً به دستگیری افراد، بلکه به اصلاح ساختارهایی که فقر و تبعیض تولید میکنند تأکید میکنند. در متون نقل شده است که امام علی کمک به فقرا را امری مشروع میدانست اما اذعان داشت که نباید این کمکها موجب پنهان شدن ریشههای ظلم شود.
* در مواجهه با ظلمها، ایشان میجنگد و مبارزه با ساختار قدرتی را نیز وظیفه میداند، نه اینکه صرفاً به وضع موجود سازش کند.
برای مددکار اجتماعی، این معنا دارد که باید هم مداخلات فردی و هم مداخلات ساختاری پیشبینی شود؛ یعنی علاوه بر بهبود وضعیت افراد، باید در اصلاح قوانین، سیاستها، توزیع منابع و نهادهای اجتماعی نیز فعالیت کرد.
5. مشارکت مردمی و مردممحوری
یکی از ارزشهای ماندگار در نهجالبلاغه، توجه به نقش مردم در اداره امور است.
* امام علی (ع) صندوق گزارشات «بیتالقصص» را بنیان گذاشت که مردم بتوانند نامهها، اعتراضها و پیشنهادات خود را به حکومت ارجاع دهند.
* ایشان توصیه میکند در جلسات عمومی مردم حاضر باشند، کارگزاران با مردم مشورت کنند، سخنگویان مردم بتوانند نظراتشان را بیان کنند.
* تأکید بر عدالت و پاسخگویی به این معناست که دولت و نهادها باید با مردم در ارتباط باشند و نه در خلأ تصمیم بگیرند.
مددکار اجتماعی میتواند از این آموزه بهره ببرد تا در طراحی پروژهها و برنامهها، مردم را به عنوان کنشگر، نه فقط مخاطب، تلقی کند؛ مشارکت جدی در تصمیمگیری، اجرا و ارزیابی.
6. اخلاق مدارا، صبر و بردباری اجتماعی
یکی از ریشههای صلابت اجتماعی و کاهش تعارض در متن نهجالبلاغه، اخلاق مدارا (تحمل تفاوتها) و توصیه به رعایت صبر است:
* امام علی (ع) میفرمایند: «نتیجه خردورزی مدارا کردن با مردم است».
* همچنین توصیه به تحمل اختلافات، شنیدن دیدگاههای مخالف و تقویت تفاهم اجتماعی دارد.
در مددکاری اجتماعی، در شرایطی که افراد از گروهها و فرهنگهای مختلف در تعامل هستند، مدارای اجتماعی و توانایی مواجهه با تفاوتها بسیار ضروری است. کمکگر باید صبور باشد، گوش شنوا داشته باشد و بتواند میان اختلافها فضای گفتوگو ایجاد کند.
چگونگی بهرهگیری از این گنجینه در عمل مددکاری اجتماعی
در این بخش میکوشم نشان دهم چگونه مددکاران اجتماعی میتوانند از آموزههای نهجالبلاغه در عمل بهره ببرند.
الف) در مداخله فردی
*نگرش احترامآمیز: بر پایه کرامت انسان، مددکار باید با حفظ شأن فرد به او نزدیک شود، نه با نگاه تحقیرآمیز یا از بالا به پایین.
* تقویت امید و قدرت درونذاتی: نهجالبلاغه انسان را فعال و مسؤول فرض میکند؛ مددکار میتواند بر این پایه، به فرد کمک کند تا توانمندیهایش را بشناسد و از آنها استفاده کند.
* مدارا در رابطه: مددکار باید مهارت تحمل اختلاف، درک دیدگاههای متفاوت و ایجاد فضا برای اظهار احساس و نقد را داشته باشد.
ب) در طراحی خدمات اجتماعی و سیاست
* عدالت توزیعی خدمات:مبتنی بر آموزه عدالت، خدمات اجتماعی باید به گونهای طراحی شوند که اقشار آسیبپذیر در اولویت قرار گیرند و تفاوتهای ناخواسته کاهش یابد.
* مشارکت جامعه در برنامهریزی: همانطور که امام علی مردم را در اداره امور دخالت میداد، در طرحهای اجتماعی باید مردم ذینفع دخیل شوند، نظراتشان شنیده شود و در اجرا مشارکت کنند.
* نظارت و پاسخگویی: ساختار نظارتی بر کارگزاران باید وجود داشته باشد؛ شفافیت و امکان اعتراض مردم به اجرای سیاستها باید فراهم باشد.
ج) در مواجهه با ساختارهای قدرت و نهادها
* انتقاد سازنده و اصلاح ساختار: مددکار اجتماعی نباید فقط به ارائه خدمت به افراد محدود شود، بلکه باید به آسیبها و نابرابریهای ساختاری توجه کند و در میدان اصلاح سیاستها فعالیت کند.
* همکاری با نهادهای عمومی: با نهادهای دولتی، حاکمیتی و مردمنهاد تعامل کند تا خدمات بیشتر و هماهنگتری ارائه شود.
* مطالبهگری اجتماعی: مددکاران میتوانند به عنوان نماینده حقوق گروههای آسیبپذیر، مطالبهگری کنند و نهادها را به پاسخگویی و رفتار عدالتمحور تشویق کنند.
نقاط قوت و چالشها
هر منبعی اگر بخواهد در عمل مددکاری اجتماعی مؤثر باشد، باید نقاط قوت و محدودیتهایش شناخته شود.
نقاط قوت
1. زیرساخت ارزشی متقن: نهجالبلاغه دارای پشتوانه مذهبی و ارزشی است که میتواند باورپذیری بیشتری در جوامع مذهبی ایجاد کند.
2. رویکرد جامع: هم به فرد، هم به اجتماع، هم به ساختارها و سیاستها توجه دارد، نه مثل منابعی که تنها به سطح خرد میپردازند.
3. الهامگیری از تجربه عملی حکومتی: الگوهایی چون نامه مالک اشتر و تعامل حکومتی امام علی (ع) میتواند به سیاستمداران و مدیران خدمت اجتماعی راهنمایی کند.
4. انسجام مفهومی در حوزه عدالت، کرامت و مسوولیت اجتماعی: این سه محور در نهجالبلاغه بهطور متقن به هم مرتبطاند.
چالشها و محدودیتها
1. تطبیق با شرایط معاصر: ممکن است برخی اصطلاحات یا مواردی که در عصر امام علی (ع) قابل فهم بود، امروز نیاز به ترجمه و یا تفسیر ویژه ای داشته باشد.
2. تغییرات اجتماعی و تکنولوژیک: مسائل جدیدی مثل رسانههای اجتماعی، دیجیتال شدن، مهاجرت، تنشهای پیچیده که در زمان امام علی مطرح نبودند، نیازمند توسعه و بسط آموزهها با توحه به مقتضیات زمان هستند.
3. تنش بین نقد ساختاری و محدودیتهای قدرت: در برخی جوامع، فعالیت مددکاری ساختاری ممکن است با مقاومت قدرت سیاسی روبهرو شود. مددکارانی که مواضع قاطع دارند ممکن است تحت فشار قرار گیرند.
4. تداخل آموزههای دینی با تفاسیر مختلف: تفاوت در مفسران و برداشتها میتواند موجب تنوع دیدگاهها شود و نیاز به اجتهاد و تحلیل معاصر داشته باشد.
جمعبندی و راه پیش رو
نهجالبلاغه میتواند واقعاً یک «گنجینه مددکاری اجتماعی» باشد اگر:
* بهصورت بنیادین تحلیل و تفسیری شود، نه برداشت سطحی؛
* در آموزش مددکاری اجتماعی وارد شود به عنوان منبع مرجع اخلاقی و اجتماعی؛
* در طراحی خدمات، سیاستها و برنامهها به آموزههای آن ارجاع داده شود؛
* به مدولهای عملی ترجمه شود (مثلاً دورههای تربیت مددکار با تمرینات برگرفته از نهجالبلاغه)؛
* در پژوهشهای اجتماعی، بهعنوان منبع نظری به آن رجوع شود.
وقتی مددکاری اجتماعی بتواند از این گنجینه بهره بگیرد، خدماتش عمیقتر، انسانیتر و عدالتمحورتر خواهد بود، و جامعهای شایستهتر شکل خواهد گرفت.
در این نوشتار، میکوشم مفهوم «نهجالبلاغه به مثابه گنجینه برای مددکاری اجتماعی» را بهصورت کامل و منسجم بررسی کنم. عنوان «گنجینه مددکاری اجتماعی» در اینجا به این معناست که نهجالبلاغه منبعی غنی از آموزهها، نگرشها، اصول و راهکارهایی است که میتواند در نظریه و عمل مددکاری اجتماعی مؤثر باشد.
چرا نهجالبلاغه را «گنجینه مددکاری اجتماعی» بنامیم؟
مددکاری اجتماعی به عنوان رشتهای که هدف آن ارتقای کیفیت زندگی، عدالت اجتماعی، توانمندسازی افراد و کاهش آسیبها است، نیازمند مبانی ارزشی و اخلاقی است. از آنجا که دین اسلام، و به ویژه سخنان امام علی (ع) مندرج در نهجالبلاغه، محتوای عمیقی درباره عدالت، کرامت انسان، مبارزه با ظلم، و رابطه فرد و اجتماع دارد، میتوان نهجالبلاغه را منبعی سرشار تلقی کرد که در همه سطوح مددکاری — از فردی تا ساختاری — راهگشا باشد.
اگر بخواهیم سریع چند دلیل مهم بر این مدعا ذکر کنیم:
1. پوشش جامع موضوعات اجتماعی : نهجالبلاغه تنها در باب اخلاق فردی نیست، بلکه به روابط قدرت، حکومت، حقوق مردم، عدالت، ساختار حکومت و نحوه اداره جامعه توجه دارد.
2. تأکید بر عدالت بهعنوان مبنای حکومت: امام علی (ع) بارها بر این تأکید دارند که عدالت نباید تزئینی باشد بلکه بنیان ساختار اجتماعی باشد.
3. ارتباط عمیق با انسانشناسی اسلامی: نگرش امام علی (ع) به انسان به عنوان موجودی دارای کرامت، مستعد خطا و در عین حال مسئول و فعال، به مددکار اجتماعی کمک میکند که چگونه با افراد تعامل کند.
4. تجربه عملی و راهنمایی حکومتی: نهجالبلاغه دارای خطوط حکومتی مانند نامههای مالک اشتر است که میتواند الگو برای سیاستگذاری اجتماعی باشد.
بنابراین، نهجالبلاغه را میتوان به عنوان «گنجینه مددکاری اجتماعی» خواند؛ گنجی که باید استخراج شود، تأویل یابد و در شرایط معاصر به کار گرفته شود.
مفاهیم اولیه و بنیادی مددکاری اجتماعی در نهجالبلاغه
در ادامه مهمترین آموزههایی را که میتوان از نهجالبلاغه برای مددکاری اجتماعی استخراج کرد، بررسی میکنم. برای نظم کار، آنها را در چند محور اصلی تقسیم میکنم:
1. کرامت انسان و عزت نفس
یکی از زیرساختهای مهم در مددکاری اجتماعی، توجه به کرامت انسان و حفظ شأن انسانی است. اگر فردی در فرآیند مددکاری احساس بیارزشی کند، کمک به او بسیار مشکلتر خواهد بود.
* امام علی (ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: «إِنَّ النّاسَ كُلَّهُم أَحْرَارٌ» یعنی «همه انسانها آزادند». این بیان نشان دهنده نگرش انسانی عمیق است که انسان را از هر گونه بندگی جز بندگی خدا آزاد میداند.
* در جای دیگر میگویند: «لَا تَكُنْ عَبْدَ غَیْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرًّا». به بیان دیگر، وجود هر انسانی لایق آزادی و کرامت است.
از منظر مددکاری اجتماعی، مددکار باید فرد را نه به عنوان یک «محتاج» صرف، بلکه به عنوان انسانی دارای ظرفیت، شأن و استعداد ببیند و تعاملش بر مبنای احترام، مشارکت و حفظ کرامت باشد.
2. عدالت اجتماعی و مقابله با تبعیض
عدالت یکی از مفاهیم محوری در نهجالبلاغه است، و امام علی (ع) عدالت را نه یک شعار بلکه یک روش حکومت میداند.
* ایشان تأکید دارند که عدالت زیربنای حکومت است، نه امری فرعی یا تزئینی، و کارگزاران باید عدالت را اجرا کنند.
* ایشان با انتقاد از اعطای امتیازات به گروه خاص، تأکید میکنند که سهم هر انسان از جامعه باید بر مبنای حقوق انسانی او باشد، نه بر اساس ارتباطات یا فضائل ظاهری.
* در نامه 51 نهجالبلاغه، امام علی (ع) درباره اخلاق اجتماعی کارگزاران اقتصادی و نحوه اجرای عدالت در منابع عمومی سخن میگویند.
* ایشان بر رفع تبعیضهای قومی، نژادی یا طبقاتی تأکید میکنند؛ مثلاً در یکی از برخوردهایشان وقتی زنی غیرعرب شکایت کرد، امام علی (ع) فرمودند که در قرآن ندیدهام که برتری را بر اساس نژاد قائل شده باشد.
برای مددکار اجتماعی، این به معنی آن است که در طراحی مداخلات، سیاستها و خدمات، باید تبعیضها را شناسایی کرد، ساختارهایی را که تبعیض تولید میکنند به چالش کشید و خدمات را به عدالت توزیع کرد.
3. مسئولیت اجتماعی و مدیریت عمومی
نهجالبلاغه، از طریق نامههایی مثل «نامه مالک اشتر»، الگوهایی از مسؤولیت حکومتی و مدیریت فراگیر ارائه میدهد که میتواند برای مددکاری عمومی و سیاست اجتماعی الهامبخش باشد.
* در نامه مالک، امام علی (ع) توصیه میکند که کارگزاران باید در میان مردم حضور داشته باشند، از نزدیک مشکلات را بشنوند، وضعیت مردم را در نظر بگیرند و مردم را مشارکت دهند.
* ایشان توصیه میکنند که زمان معین برای ملاقات با مردم بگذارند و به گونهای رفتار کنند که افراد احساس کنند میتوانند مطالب و شکایاتشان را مطرح کنند.
* نهجالبلاغه به تفکیک وظایف، کنترل فساد، نظارت بر کارگزاران و پاسخگویی نیز توجه دارد.
در مددکاری اجتماعی، بُعد سیاستی و کلان وجود دارد: نباید کمک به افراد محدود بماند، بلکه باید شرایطی فراهم شود که خدمات اجتماعی عادلانه، پایدار و دارای ساختار منسجمی باشند.
4. رویکرد ساختاری (مددکاری جامعهای)
یکی از نقدهایی که به شکل سنتی مددکاری فردی وارد شده، این است که کمک به افراد ممکن است معلول را پوشش دهد ولی علت را نادیده بگیرد. نهجالبلاغه در سخنان امام علی (ع) به نکته ساختارگرایی توجه دارد:
* ایشان نه صرفاً به دستگیری افراد، بلکه به اصلاح ساختارهایی که فقر و تبعیض تولید میکنند تأکید میکنند. در متون نقل شده است که امام علی کمک به فقرا را امری مشروع میدانست اما اذعان داشت که نباید این کمکها موجب پنهان شدن ریشههای ظلم شود.
* در مواجهه با ظلمها، ایشان میجنگد و مبارزه با ساختار قدرتی را نیز وظیفه میداند، نه اینکه صرفاً به وضع موجود سازش کند.
برای مددکار اجتماعی، این معنا دارد که باید هم مداخلات فردی و هم مداخلات ساختاری پیشبینی شود؛ یعنی علاوه بر بهبود وضعیت افراد، باید در اصلاح قوانین، سیاستها، توزیع منابع و نهادهای اجتماعی نیز فعالیت کرد.
5. مشارکت مردمی و مردممحوری
یکی از ارزشهای ماندگار در نهجالبلاغه، توجه به نقش مردم در اداره امور است.
* امام علی (ع) صندوق گزارشات «بیتالقصص» را بنیان گذاشت که مردم بتوانند نامهها، اعتراضها و پیشنهادات خود را به حکومت ارجاع دهند.
* ایشان توصیه میکند در جلسات عمومی مردم حاضر باشند، کارگزاران با مردم مشورت کنند، سخنگویان مردم بتوانند نظراتشان را بیان کنند.
* تأکید بر عدالت و پاسخگویی به این معناست که دولت و نهادها باید با مردم در ارتباط باشند و نه در خلأ تصمیم بگیرند.
مددکار اجتماعی میتواند از این آموزه بهره ببرد تا در طراحی پروژهها و برنامهها، مردم را به عنوان کنشگر، نه فقط مخاطب، تلقی کند؛ مشارکت جدی در تصمیمگیری، اجرا و ارزیابی.
6. اخلاق مدارا، صبر و بردباری اجتماعی
یکی از ریشههای صلابت اجتماعی و کاهش تعارض در متن نهجالبلاغه، اخلاق مدارا (تحمل تفاوتها) و توصیه به رعایت صبر است:
* امام علی (ع) میفرمایند: «نتیجه خردورزی مدارا کردن با مردم است».
* همچنین توصیه به تحمل اختلافات، شنیدن دیدگاههای مخالف و تقویت تفاهم اجتماعی دارد.
در مددکاری اجتماعی، در شرایطی که افراد از گروهها و فرهنگهای مختلف در تعامل هستند، مدارای اجتماعی و توانایی مواجهه با تفاوتها بسیار ضروری است. کمکگر باید صبور باشد، گوش شنوا داشته باشد و بتواند میان اختلافها فضای گفتوگو ایجاد کند.
چگونگی بهرهگیری از این گنجینه در عمل مددکاری اجتماعی
در این بخش میکوشم نشان دهم چگونه مددکاران اجتماعی میتوانند از آموزههای نهجالبلاغه در عمل بهره ببرند.
الف) در مداخله فردی
*نگرش احترامآمیز: بر پایه کرامت انسان، مددکار باید با حفظ شأن فرد به او نزدیک شود، نه با نگاه تحقیرآمیز یا از بالا به پایین.
* تقویت امید و قدرت درونذاتی: نهجالبلاغه انسان را فعال و مسؤول فرض میکند؛ مددکار میتواند بر این پایه، به فرد کمک کند تا توانمندیهایش را بشناسد و از آنها استفاده کند.
* مدارا در رابطه: مددکار باید مهارت تحمل اختلاف، درک دیدگاههای متفاوت و ایجاد فضا برای اظهار احساس و نقد را داشته باشد.
ب) در طراحی خدمات اجتماعی و سیاست
* عدالت توزیعی خدمات:مبتنی بر آموزه عدالت، خدمات اجتماعی باید به گونهای طراحی شوند که اقشار آسیبپذیر در اولویت قرار گیرند و تفاوتهای ناخواسته کاهش یابد.
* مشارکت جامعه در برنامهریزی: همانطور که امام علی مردم را در اداره امور دخالت میداد، در طرحهای اجتماعی باید مردم ذینفع دخیل شوند، نظراتشان شنیده شود و در اجرا مشارکت کنند.
* نظارت و پاسخگویی: ساختار نظارتی بر کارگزاران باید وجود داشته باشد؛ شفافیت و امکان اعتراض مردم به اجرای سیاستها باید فراهم باشد.
ج) در مواجهه با ساختارهای قدرت و نهادها
* انتقاد سازنده و اصلاح ساختار: مددکار اجتماعی نباید فقط به ارائه خدمت به افراد محدود شود، بلکه باید به آسیبها و نابرابریهای ساختاری توجه کند و در میدان اصلاح سیاستها فعالیت کند.
* همکاری با نهادهای عمومی: با نهادهای دولتی، حاکمیتی و مردمنهاد تعامل کند تا خدمات بیشتر و هماهنگتری ارائه شود.
* مطالبهگری اجتماعی: مددکاران میتوانند به عنوان نماینده حقوق گروههای آسیبپذیر، مطالبهگری کنند و نهادها را به پاسخگویی و رفتار عدالتمحور تشویق کنند.
نقاط قوت و چالشها
هر منبعی اگر بخواهد در عمل مددکاری اجتماعی مؤثر باشد، باید نقاط قوت و محدودیتهایش شناخته شود.
نقاط قوت
1. زیرساخت ارزشی متقن: نهجالبلاغه دارای پشتوانه مذهبی و ارزشی است که میتواند باورپذیری بیشتری در جوامع مذهبی ایجاد کند.
2. رویکرد جامع: هم به فرد، هم به اجتماع، هم به ساختارها و سیاستها توجه دارد، نه مثل منابعی که تنها به سطح خرد میپردازند.
3. الهامگیری از تجربه عملی حکومتی: الگوهایی چون نامه مالک اشتر و تعامل حکومتی امام علی (ع) میتواند به سیاستمداران و مدیران خدمت اجتماعی راهنمایی کند.
4. انسجام مفهومی در حوزه عدالت، کرامت و مسوولیت اجتماعی: این سه محور در نهجالبلاغه بهطور متقن به هم مرتبطاند.
چالشها و محدودیتها
1. تطبیق با شرایط معاصر: ممکن است برخی اصطلاحات یا مواردی که در عصر امام علی (ع) قابل فهم بود، امروز نیاز به ترجمه و یا تفسیر ویژه ای داشته باشد.
2. تغییرات اجتماعی و تکنولوژیک: مسائل جدیدی مثل رسانههای اجتماعی، دیجیتال شدن، مهاجرت، تنشهای پیچیده که در زمان امام علی مطرح نبودند، نیازمند توسعه و بسط آموزهها با توحه به مقتضیات زمان هستند.
3. تنش بین نقد ساختاری و محدودیتهای قدرت: در برخی جوامع، فعالیت مددکاری ساختاری ممکن است با مقاومت قدرت سیاسی روبهرو شود. مددکارانی که مواضع قاطع دارند ممکن است تحت فشار قرار گیرند.
4. تداخل آموزههای دینی با تفاسیر مختلف: تفاوت در مفسران و برداشتها میتواند موجب تنوع دیدگاهها شود و نیاز به اجتهاد و تحلیل معاصر داشته باشد.
جمعبندی و راه پیش رو
نهجالبلاغه میتواند واقعاً یک «گنجینه مددکاری اجتماعی» باشد اگر:
* بهصورت بنیادین تحلیل و تفسیری شود، نه برداشت سطحی؛
* در آموزش مددکاری اجتماعی وارد شود به عنوان منبع مرجع اخلاقی و اجتماعی؛
* در طراحی خدمات، سیاستها و برنامهها به آموزههای آن ارجاع داده شود؛
* به مدولهای عملی ترجمه شود (مثلاً دورههای تربیت مددکار با تمرینات برگرفته از نهجالبلاغه)؛
* در پژوهشهای اجتماعی، بهعنوان منبع نظری به آن رجوع شود.
وقتی مددکاری اجتماعی بتواند از این گنجینه بهره بگیرد، خدماتش عمیقتر، انسانیتر و عدالتمحورتر خواهد بود، و جامعهای شایستهتر شکل خواهد گرفت.

۲ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
نظرات کاربران
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !