آشوب اطلاعاتی چیست ؟
آشوب اطلاعاتی به وضعیتی گفته میشود که در آن حجم اطلاعات چنان زیاد، متناقض و غیرقابلاعتنا میشود که افراد توان تشخیص درست از غلط را از دست میدهند.
دکتر محمدرضا مقدسی بنیانگذار تابآوری در ایران براین باور است افزایش سواد رسانهای مهمترین ابزار مقابله با آشوب اطلاعاتی و تقویت تابآوری است.
آشوب اطلاعاتی در سالهای اخیر به یکی از مهمترین تهدیدهای اجتماعی تبدیل شده است. شرایطی که در آن شهروندان نمیدانند کدام روایت درست است، چه کسی حقیقت را بیان میکند و چه کسی واقعیت را تحریف میکند. وقتی مرز بین خبر، تحلیل، شایعه و دروغ از بین میرود، ذهن افراد در معرض انبوهی از پیامهای متناقض قرار میگیرد و توان آنها برای تصمیمگیری منطقی به شدت کاهش مییابد. این وضعیت همان چیزی است که متخصصان علوم شناختی و علوم ارتباطات از آن با عنوان آشوب اطلاعاتی یاد میکنند؛ پدیدهای که یکی از سریعترین محرکهای بیثباتی اجتماعی در عصر شبکههای اجتماعی است.
آشوب اطلاعاتی به وضعیتی گفته میشود که در آن حجم اطلاعات چنان زیاد، متناقض و غیرقابلاعتنا میشود که افراد توان تشخیص درست از غلط را از دست میدهند.
در گذشته، رسانهها محدود بودند و مسیر انتقال اطلاعات مشخص بود، اما امروز هر فردی با یک تلفن همراه میتواند تولیدکننده محتوا باشد.
همین موضوع سبب شده است که فضای عمومی با میلیونها پیام در دقیقه اشباع شود؛ پیامهایی که برخی واقعی، برخی ناقص، برخی تحریفشده و برخی کاملاً ساختگی هستند.
انسانها در چنین فضایی نه تنها دچار سردرگمی میشوند، بلکه در برابر خطاهای شناختی نیز آسیبپذیرتر میگردند؛ خطاهایی مانند تأییدگرایی، سوگیری احساسی و تکیه بر منابع آشنا به جای منابع معتبر.
برای درک بهتر این موضوع، دانشمندان دانشگاه یِیل مدل مهمی ارائه کردهاند که امروز با عنوان Yale Information Disorder Model شناخته میشود. این مدل کمک میکند بفهمیم آشوب اطلاعاتی چگونه شکل میگیرد، چه اجزایی دارد و چرا تا این اندازه خطرناک است.
در این مدل، سه نوع اصلی اختلال اطلاعاتی معرفی شده است:
misinformation به معنای اطلاعات نادرست اما بدون قصد فریب،
disinformation به معنای اطلاعات عمدی برای فریب
و
malinformation به معنای اطلاعات درست اما با هدف ضربه زدن به افراد، ساختارها یا گروهها.
همین سهگانه پایه نظریه دانشگاه یِیل درباره آشوب اطلاعاتی است و بسیاری از پژوهشهای بینالمللی نیز بر اساس همین چارچوب نوشته شدهاند.
آشوب اطلاعاتی زمانی رخ میدهد که این سه نوع اختلال با یکدیگر ترکیب شوند و در محیطی با سرعت گردش بسیار بالا منتشر شوند.
شبکههای اجتماعی با الگوریتمهایی طراحی شدهاند که محتوا را نه بر اساس درستی یا اعتبار آن، بلکه بر اساس میزان جذابیت و قابلیت وایرال شدن نمایش میدهند. بنابراین اگر محتوایی حتی سراسر غلط باشد اما واکنش شدید برانگیزد، بیشتر دیده میشود.
همین ساختار، زمین بازی را برای اختلال اطلاعاتی آماده میکند. شهروندانی که روزانه صدها پست و خبر میبینند، نمیتوانند صحت همه آنها را بررسی کنند، در نتیجه به روایتهایی که با احساسات و باورهای قبلیشان سازگار است اعتماد میکنند. این همان نقطهای است که آشوب اطلاعاتی تبدیل به بحران شناختی میشود.
از دید دانشگاه یِیل، آشوب اطلاعاتی فقط یک مشکل رسانهای نیست، بلکه یک مسئله شناختی و اجتماعی است. ذهن انسان برای پردازش حجم عظیم اطلاعات طراحی نشده و وقتی فشار اطلاعاتی از حد تحمل عبور میکند، مغز میانبرهای شناختی فعال میکند. یکی از این میانبرها این است که افراد به منابع آشنا اعتماد میکنند و منابع ناشناس را کنار میگذارند. نتیجه آن شکلگیری اتاقهای پژواک است؛ فضاهایی که در آنها افراد فقط با کسانی ارتباط دارند که مانند خودشان فکر میکنند. این اتاقهای پژواک باعث میشوند حقیقت به عنوان حقیقت شناخته نشود، بلکه تنها به شکل یک روایت در میان روایتهای بسیار دیده شود. در چنین فضایی هر کس حقیقت مورد علاقه خود را انتخاب میکند؛ حقیقتی که لزوماً واقعی نیست.
با ادامه یافتن این چرخه، جامعه وارد مرحله عمیقتری از آشوب اطلاعاتی میشود. در این مرحله اعتماد عمومی آسیب میبیند، نهادهای رسمی بیاعتبار میشوند و شهروندان از مشارکت اجتماعی دور میشوند. زمانی که مردم نتوانند بین راست و دروغ تمایز بگذارند، از سیاست تا اقتصاد و از سلامت تا آموزش تحت تأثیر قرار میگیرد. به عنوان مثال، در بحرانهای بهداشت عمومی مانند پاندمیها، انتشار اخبار جعلی میتواند رفتارهای خطرناک ایجاد کند. یا در انتخاباتها، انتشار دروغهای سازمانیافته میتواند بر تصمیم رأیدهندگان تأثیر بگذارد. متخصصان یِیل هشدار میدهند که آشوب اطلاعاتی یکی از مهمترین عوامل تضعیف دموکراسیهای مدرن است.
در مدل دانشگاه یِیل، چرخه آشوب اطلاعاتی از چهار مرحله تشکیل میشود.
مرحله اول تولید است؛ جایی که اطلاعات نادرست یا فریبنده ساخته میشود.
این تولید میتواند توسط افراد عادی، گروههای سیاسی، بازیگران اقتصادی یا حتی نهادهای خارجی انجام شود.
مرحله دوم توزیع است؛ نقطهای که الگوریتمهای شبکههای اجتماعی نقش اصلی را بازی میکنند. این الگوریتمهاف محتوا را بر اساس توجه کاربران و نه اعتبار آن پخش میکنند و دقیقاً همین ویژگی باعث تشدید آشوب اطلاعاتی میشود.
مرحله سوم پذیرش است؛ زمانی که فرد اطلاعات را دریافت کرده و بر اساس باورهای خود آن را تفسیر میکند. کنشهای شناختی در این مرحله اهمیت فراوان دارند.
مرحله چهارم تقویت است؛ جایی که کاربران خود به بازنشر محتوا میپردازند و این چرخه دوباره آغاز میشود.
برای مقابله با آشوب اطلاعاتی، دانشگاه یِیل مجموعهای از راهکارهای شناختی و رسانهای پیشنهاد کرده است.
اولین اصل، ارتقای سواد رسانهای شهروندان است. سواد رسانهای یعنی توانایی تجزیه و تحلیل محتوای رسانهای، تشخیص منابع معتبر، بررسی صحت خبرها و درک شیوههای اقناع و اثرگذاری.
وقتی مردم بدانند که چگونه پیامها ساخته و پردازش میشوند، کمتر در دام روایتهای غلط میافتند. اصل دوم، تقویت سواد اطلاعاتی است. سواد اطلاعاتی مجموعهای از مهارتهای شناختی است که به افراد امکان میدهد اطلاعات را دستهبندی، تحلیل، ارزیابی و استفاده کنند. این مهارتها در مدرسه و دانشگاه باید آموزش داده شود.
اصل سوم، افزایش شفافیت در رسانههای رسمی است. یکی از دلایل گسترش آشوب اطلاعاتی این است که بسیاری از رسانهها یا بیطرف نیستند یا چارچوب روشنی برای بیان منابع و دادهها ندارند. رسانههایی که به روش علمی عمل میکنند و منابع را دقیق ذکر میکنند، نقش مهمی در کاهش آشوب اطلاعاتی دارند.
اصل چهارم، اصلاح الگوریتمهای شبکههای اجتماعی است. دانشگاه یِیل پیشنهاد میکند که شبکههای اجتماعی به جای تقویت محتوای هیجانی، محتوای معتبر را تقویت کنند و ابزارهایی برای تشخیص اخبار جعلی در اختیار کاربران بگذارند.
آشوب اطلاعاتی یک پدیده فرهنگی یا سیاسی هم بشمار می آید و صدالبته یک تهدید جدی برای ثبات اجتماعی است. زمانی که شهروندان در فضای عدم قطعیت زندگی میکنند، تصمیمگیریهای آنها به سمت هیجان، ترس یا شایعهمحوری میرود. چنین فضایی به سرعت روابط اجتماعی را فرسوده میکند و زمینهساز قطبیسازی میشود. قطبیسازی خود یکی از پیامدهای مستقیم آشوب اطلاعاتی است؛ یعنی تبدیل جامعه به گروههایی که به شدت از یکدیگر فاصله دارند و هیچ درک مشترکی از واقعیت ندارند.
در سطح فردی، آشوب اطلاعاتی باعث خستگی شناختی میشود. افراد احساس میکنند که دیگر نمیتوانند به هیچ خبری اعتماد کنند و به طور ناخودآگاه از مصرف اطلاعات فاصله میگیرند. این عقبنشینی شناختی سبب کاهش مشارکت مدنی و دوری از مسائل عمومی میشود. در سطح کلان، دولتها با بحران اعتماد مواجه میشوند. پروژههای ملی، سیاستگذاریهای بلندمدت و اصلاحات اجتماعی تنها زمانی موفقاند که شهروندان به منابع رسمی اعتماد داشته باشند، اما آشوب اطلاعاتی موجب فروپاشی همین اعتماد میشود.
راه خروج از این وضعیت تقویت شفافیت، آموزش عمومی و بازطراحی زیرساختهای رسانهای است. جامعهای که بتواند اطلاعات را دقیق و علمی مدیریت کند، کمتر دچار آشوب میشود. مدل دانشگاه یِیل با تأکید بر شناخت، رسانه و ساختار، نقشه راهی ارائه میدهد که اگر به درستی اجرا شود، میتوان به کاهش این بحران امید داشت. در نهایت، آگاهی عمومی درباره آشوب اطلاعاتی مهمترین ابزار برای مقابله با آن است. وقتی شهروندان بدانند که هر پیام دریافتی لزوماً نماینده حقیقت نیست، به جای واکنش احساسی، تصمیمگیری آگاهانه را در پیش میگیرند.
آشوب اطلاعاتی زمانی شکل میگیرد که افراد و جوامع در معرض حجم زیادی از دادههای متناقض، نادرست یا تحریفشده قرار میگیرند و نمیتوانند تشخیص دهند کدام پیام معتبر است. این آشفتگی باعث میشود ذهن، احساسات، روابط اجتماعی و حتی عملکرد نهادها تحت فشار قرار گیرد. در چنین شرایطی تابآوری اهمیت پیدا میکند؛ تابآوری یعنی توانایی حفظ تعادل، تصمیمگیری درست و بازیابی آرامش در میانه بحرانهای اطلاعاتی. پیوند میان آشوب اطلاعاتی و تابآوری دقیقاً در اینجاست که معنا پیدا میکند.
رابطه آشوب اطلاعاتی و تابآوری یکی از موضوعات کلیدی عصر شبکههای اجتماعی است.
در بعد شناختی، آشوب اطلاعاتی بار زیادی بر ذهن وارد میکند. ذهن انسان برای پردازش حجم نامحدود اطلاعات ساخته نشده و وقتی با پیامهای متعدد و گاه متضاد روبهرو میشود، دچار سردرگمی و خستگی میشود. این وضعیت باعث شکلگیری خطاهای شناختی میشود؛ مانند اعتماد بیش از حد به منابع آشنا، تأییدگرایی یا واکنشهای سریع و احساسی. تابآوری شناختی به افراد کمک میکند توانایی تفکر منطقی را حفظ کنند، اطلاعات را بررسی کنند و تحت تأثیر موجهای هیجانی قرار نگیرند. فردی که تابآوری شناختی بالاتری دارد میتواند از میان انبوه روایتها، منابع معتبر را تشخیص دهد و از افتادن در دام اطلاعات جعلی جلوگیری کند.
در بعد عاطفی، آشوب اطلاعاتی فشار شدیدتری ایجاد میکند. انتشار اخبار منفی، تهدیدهای بزرگنماییشده و روایتهای احساسی باعث افزایش اضطراب، ترس و خشم میشود. این فشار عاطفی میتواند فرد را به رفتارهای تکانشی یا پرخاشگرانه سوق دهد یا او را نسبت به اخبار بیتفاوت و منفعل کند. تابآوری عاطفی به افراد کمک میکند احساسات خود را مدیریت کنند، از واکنشهای لحظهای دور بمانند و در برابر موجهای هیجانی شبکههای اجتماعی پایداری بیشتری داشته باشند. این توانایی به فرد امکان میدهد در شرایط ملتهب، تصمیمهای آرامتر و آگاهانهتری بگیرد.
رابطه آشوب اطلاعاتی و تابآوری در بعد اجتماعی نیز اهمیت زیادی دارد. آشوب اطلاعاتی باعث فرسایش اعتماد عمومی میشود. وقتی مردم نمیدانند کدام منبع حقیقت را میگوید، اعتمادشان به نهادهای رسمی، رسانهها و حتی به یکدیگر کاهش مییابد. این کاهش اعتماد میتواند جامعه را به سوی قطبیشدن، سوءظن و گسترش شایعات سوق دهد. تابآوری اجتماعی در چنین فضایی مانند یک ستون حمایتی عمل میکند. جامعهای که تابآوری بیشتری دارد میتواند حتی در شرایط تردید و سردرگمی نیز شبکههای ارتباطی خود را حفظ کند، گفتوگو را ادامه دهد و از فروپاشی پیوندهای اجتماعی جلوگیری کند.
در سطح نهادی نیز آشوب اطلاعاتی میتواند کارآمدی سازمانها را کاهش دهد. زمانی که اطلاعات نادرست در فضای سیاستگذاری یا مدیریت بحران منتشر میشود، تصمیمگیریهای کلان با خطا روبهرو میشوند. نهادهایی که تابآوری بالا دارند، با شفافیت بیشتر، اطلاعرسانی دقیق و ارتباط مؤثر با شهروندان میتوانند اعتماد عمومی را بازیابی کنند. این نهادها معمولاً فرآیندهای مشخصی برای انتشار اطلاعات صحیح، پاسخگویی سریع به اخبار جعلی و ارائه دادههای معتبر دارند.
دکتر محمدرضا مقدسی پدر و بنیانگذار تابآوری در ایران در ادامه آورده است رابطه آشوب اطلاعاتی و تابآوری رابطهای کاملاً دوطرفه است. تابآوری در چهار سطح شناختی، عاطفی، اجتماعی و نهادی میتواند آسیبهای آشوب اطلاعاتی را کاهش دهد و به فرد و جامعه کمک کند در برابر بحرانهای اطلاعاتی پایدارتر بمانند. در مقابل، نبود تابآوری میتواند آشفتگی را تشدید کند و جامعه را وارد چرخه بیاعتمادی و سردرگمی کند. بنابراین تقویت تابآوری از طریق آموزش سواد رسانهای، ارتقای تفکر انتقادی، حمایت روانی، گسترش گفتوگو و شفافیت نهادی میتواند مهمترین راهکار برای عبور جامعه از دوران آشوب اطلاعاتی باشد.
دکتر محمدرضا مقدسی بنیانگذار تابآوری در ایران براین باور است افزایش سواد رسانهای مهمترین ابزار مقابله با آشوب اطلاعاتی و تقویت تابآوری است.
آشوب اطلاعاتی در سالهای اخیر به یکی از مهمترین تهدیدهای اجتماعی تبدیل شده است. شرایطی که در آن شهروندان نمیدانند کدام روایت درست است، چه کسی حقیقت را بیان میکند و چه کسی واقعیت را تحریف میکند. وقتی مرز بین خبر، تحلیل، شایعه و دروغ از بین میرود، ذهن افراد در معرض انبوهی از پیامهای متناقض قرار میگیرد و توان آنها برای تصمیمگیری منطقی به شدت کاهش مییابد. این وضعیت همان چیزی است که متخصصان علوم شناختی و علوم ارتباطات از آن با عنوان آشوب اطلاعاتی یاد میکنند؛ پدیدهای که یکی از سریعترین محرکهای بیثباتی اجتماعی در عصر شبکههای اجتماعی است.
آشوب اطلاعاتی به وضعیتی گفته میشود که در آن حجم اطلاعات چنان زیاد، متناقض و غیرقابلاعتنا میشود که افراد توان تشخیص درست از غلط را از دست میدهند.
در گذشته، رسانهها محدود بودند و مسیر انتقال اطلاعات مشخص بود، اما امروز هر فردی با یک تلفن همراه میتواند تولیدکننده محتوا باشد.
همین موضوع سبب شده است که فضای عمومی با میلیونها پیام در دقیقه اشباع شود؛ پیامهایی که برخی واقعی، برخی ناقص، برخی تحریفشده و برخی کاملاً ساختگی هستند.
انسانها در چنین فضایی نه تنها دچار سردرگمی میشوند، بلکه در برابر خطاهای شناختی نیز آسیبپذیرتر میگردند؛ خطاهایی مانند تأییدگرایی، سوگیری احساسی و تکیه بر منابع آشنا به جای منابع معتبر.
برای درک بهتر این موضوع، دانشمندان دانشگاه یِیل مدل مهمی ارائه کردهاند که امروز با عنوان Yale Information Disorder Model شناخته میشود. این مدل کمک میکند بفهمیم آشوب اطلاعاتی چگونه شکل میگیرد، چه اجزایی دارد و چرا تا این اندازه خطرناک است.
در این مدل، سه نوع اصلی اختلال اطلاعاتی معرفی شده است:
misinformation به معنای اطلاعات نادرست اما بدون قصد فریب،
disinformation به معنای اطلاعات عمدی برای فریب
و
malinformation به معنای اطلاعات درست اما با هدف ضربه زدن به افراد، ساختارها یا گروهها.
همین سهگانه پایه نظریه دانشگاه یِیل درباره آشوب اطلاعاتی است و بسیاری از پژوهشهای بینالمللی نیز بر اساس همین چارچوب نوشته شدهاند.
آشوب اطلاعاتی زمانی رخ میدهد که این سه نوع اختلال با یکدیگر ترکیب شوند و در محیطی با سرعت گردش بسیار بالا منتشر شوند.
شبکههای اجتماعی با الگوریتمهایی طراحی شدهاند که محتوا را نه بر اساس درستی یا اعتبار آن، بلکه بر اساس میزان جذابیت و قابلیت وایرال شدن نمایش میدهند. بنابراین اگر محتوایی حتی سراسر غلط باشد اما واکنش شدید برانگیزد، بیشتر دیده میشود.
همین ساختار، زمین بازی را برای اختلال اطلاعاتی آماده میکند. شهروندانی که روزانه صدها پست و خبر میبینند، نمیتوانند صحت همه آنها را بررسی کنند، در نتیجه به روایتهایی که با احساسات و باورهای قبلیشان سازگار است اعتماد میکنند. این همان نقطهای است که آشوب اطلاعاتی تبدیل به بحران شناختی میشود.
از دید دانشگاه یِیل، آشوب اطلاعاتی فقط یک مشکل رسانهای نیست، بلکه یک مسئله شناختی و اجتماعی است. ذهن انسان برای پردازش حجم عظیم اطلاعات طراحی نشده و وقتی فشار اطلاعاتی از حد تحمل عبور میکند، مغز میانبرهای شناختی فعال میکند. یکی از این میانبرها این است که افراد به منابع آشنا اعتماد میکنند و منابع ناشناس را کنار میگذارند. نتیجه آن شکلگیری اتاقهای پژواک است؛ فضاهایی که در آنها افراد فقط با کسانی ارتباط دارند که مانند خودشان فکر میکنند. این اتاقهای پژواک باعث میشوند حقیقت به عنوان حقیقت شناخته نشود، بلکه تنها به شکل یک روایت در میان روایتهای بسیار دیده شود. در چنین فضایی هر کس حقیقت مورد علاقه خود را انتخاب میکند؛ حقیقتی که لزوماً واقعی نیست.
با ادامه یافتن این چرخه، جامعه وارد مرحله عمیقتری از آشوب اطلاعاتی میشود. در این مرحله اعتماد عمومی آسیب میبیند، نهادهای رسمی بیاعتبار میشوند و شهروندان از مشارکت اجتماعی دور میشوند. زمانی که مردم نتوانند بین راست و دروغ تمایز بگذارند، از سیاست تا اقتصاد و از سلامت تا آموزش تحت تأثیر قرار میگیرد. به عنوان مثال، در بحرانهای بهداشت عمومی مانند پاندمیها، انتشار اخبار جعلی میتواند رفتارهای خطرناک ایجاد کند. یا در انتخاباتها، انتشار دروغهای سازمانیافته میتواند بر تصمیم رأیدهندگان تأثیر بگذارد. متخصصان یِیل هشدار میدهند که آشوب اطلاعاتی یکی از مهمترین عوامل تضعیف دموکراسیهای مدرن است.
در مدل دانشگاه یِیل، چرخه آشوب اطلاعاتی از چهار مرحله تشکیل میشود.
مرحله اول تولید است؛ جایی که اطلاعات نادرست یا فریبنده ساخته میشود.
این تولید میتواند توسط افراد عادی، گروههای سیاسی، بازیگران اقتصادی یا حتی نهادهای خارجی انجام شود.
مرحله دوم توزیع است؛ نقطهای که الگوریتمهای شبکههای اجتماعی نقش اصلی را بازی میکنند. این الگوریتمهاف محتوا را بر اساس توجه کاربران و نه اعتبار آن پخش میکنند و دقیقاً همین ویژگی باعث تشدید آشوب اطلاعاتی میشود.
مرحله سوم پذیرش است؛ زمانی که فرد اطلاعات را دریافت کرده و بر اساس باورهای خود آن را تفسیر میکند. کنشهای شناختی در این مرحله اهمیت فراوان دارند.
مرحله چهارم تقویت است؛ جایی که کاربران خود به بازنشر محتوا میپردازند و این چرخه دوباره آغاز میشود.
برای مقابله با آشوب اطلاعاتی، دانشگاه یِیل مجموعهای از راهکارهای شناختی و رسانهای پیشنهاد کرده است.
اولین اصل، ارتقای سواد رسانهای شهروندان است. سواد رسانهای یعنی توانایی تجزیه و تحلیل محتوای رسانهای، تشخیص منابع معتبر، بررسی صحت خبرها و درک شیوههای اقناع و اثرگذاری.
وقتی مردم بدانند که چگونه پیامها ساخته و پردازش میشوند، کمتر در دام روایتهای غلط میافتند. اصل دوم، تقویت سواد اطلاعاتی است. سواد اطلاعاتی مجموعهای از مهارتهای شناختی است که به افراد امکان میدهد اطلاعات را دستهبندی، تحلیل، ارزیابی و استفاده کنند. این مهارتها در مدرسه و دانشگاه باید آموزش داده شود.
اصل سوم، افزایش شفافیت در رسانههای رسمی است. یکی از دلایل گسترش آشوب اطلاعاتی این است که بسیاری از رسانهها یا بیطرف نیستند یا چارچوب روشنی برای بیان منابع و دادهها ندارند. رسانههایی که به روش علمی عمل میکنند و منابع را دقیق ذکر میکنند، نقش مهمی در کاهش آشوب اطلاعاتی دارند.
اصل چهارم، اصلاح الگوریتمهای شبکههای اجتماعی است. دانشگاه یِیل پیشنهاد میکند که شبکههای اجتماعی به جای تقویت محتوای هیجانی، محتوای معتبر را تقویت کنند و ابزارهایی برای تشخیص اخبار جعلی در اختیار کاربران بگذارند.
آشوب اطلاعاتی یک پدیده فرهنگی یا سیاسی هم بشمار می آید و صدالبته یک تهدید جدی برای ثبات اجتماعی است. زمانی که شهروندان در فضای عدم قطعیت زندگی میکنند، تصمیمگیریهای آنها به سمت هیجان، ترس یا شایعهمحوری میرود. چنین فضایی به سرعت روابط اجتماعی را فرسوده میکند و زمینهساز قطبیسازی میشود. قطبیسازی خود یکی از پیامدهای مستقیم آشوب اطلاعاتی است؛ یعنی تبدیل جامعه به گروههایی که به شدت از یکدیگر فاصله دارند و هیچ درک مشترکی از واقعیت ندارند.
در سطح فردی، آشوب اطلاعاتی باعث خستگی شناختی میشود. افراد احساس میکنند که دیگر نمیتوانند به هیچ خبری اعتماد کنند و به طور ناخودآگاه از مصرف اطلاعات فاصله میگیرند. این عقبنشینی شناختی سبب کاهش مشارکت مدنی و دوری از مسائل عمومی میشود. در سطح کلان، دولتها با بحران اعتماد مواجه میشوند. پروژههای ملی، سیاستگذاریهای بلندمدت و اصلاحات اجتماعی تنها زمانی موفقاند که شهروندان به منابع رسمی اعتماد داشته باشند، اما آشوب اطلاعاتی موجب فروپاشی همین اعتماد میشود.
راه خروج از این وضعیت تقویت شفافیت، آموزش عمومی و بازطراحی زیرساختهای رسانهای است. جامعهای که بتواند اطلاعات را دقیق و علمی مدیریت کند، کمتر دچار آشوب میشود. مدل دانشگاه یِیل با تأکید بر شناخت، رسانه و ساختار، نقشه راهی ارائه میدهد که اگر به درستی اجرا شود، میتوان به کاهش این بحران امید داشت. در نهایت، آگاهی عمومی درباره آشوب اطلاعاتی مهمترین ابزار برای مقابله با آن است. وقتی شهروندان بدانند که هر پیام دریافتی لزوماً نماینده حقیقت نیست، به جای واکنش احساسی، تصمیمگیری آگاهانه را در پیش میگیرند.
آشوب اطلاعاتی زمانی شکل میگیرد که افراد و جوامع در معرض حجم زیادی از دادههای متناقض، نادرست یا تحریفشده قرار میگیرند و نمیتوانند تشخیص دهند کدام پیام معتبر است. این آشفتگی باعث میشود ذهن، احساسات، روابط اجتماعی و حتی عملکرد نهادها تحت فشار قرار گیرد. در چنین شرایطی تابآوری اهمیت پیدا میکند؛ تابآوری یعنی توانایی حفظ تعادل، تصمیمگیری درست و بازیابی آرامش در میانه بحرانهای اطلاعاتی. پیوند میان آشوب اطلاعاتی و تابآوری دقیقاً در اینجاست که معنا پیدا میکند.
رابطه آشوب اطلاعاتی و تابآوری یکی از موضوعات کلیدی عصر شبکههای اجتماعی است.
در بعد شناختی، آشوب اطلاعاتی بار زیادی بر ذهن وارد میکند. ذهن انسان برای پردازش حجم نامحدود اطلاعات ساخته نشده و وقتی با پیامهای متعدد و گاه متضاد روبهرو میشود، دچار سردرگمی و خستگی میشود. این وضعیت باعث شکلگیری خطاهای شناختی میشود؛ مانند اعتماد بیش از حد به منابع آشنا، تأییدگرایی یا واکنشهای سریع و احساسی. تابآوری شناختی به افراد کمک میکند توانایی تفکر منطقی را حفظ کنند، اطلاعات را بررسی کنند و تحت تأثیر موجهای هیجانی قرار نگیرند. فردی که تابآوری شناختی بالاتری دارد میتواند از میان انبوه روایتها، منابع معتبر را تشخیص دهد و از افتادن در دام اطلاعات جعلی جلوگیری کند.
در بعد عاطفی، آشوب اطلاعاتی فشار شدیدتری ایجاد میکند. انتشار اخبار منفی، تهدیدهای بزرگنماییشده و روایتهای احساسی باعث افزایش اضطراب، ترس و خشم میشود. این فشار عاطفی میتواند فرد را به رفتارهای تکانشی یا پرخاشگرانه سوق دهد یا او را نسبت به اخبار بیتفاوت و منفعل کند. تابآوری عاطفی به افراد کمک میکند احساسات خود را مدیریت کنند، از واکنشهای لحظهای دور بمانند و در برابر موجهای هیجانی شبکههای اجتماعی پایداری بیشتری داشته باشند. این توانایی به فرد امکان میدهد در شرایط ملتهب، تصمیمهای آرامتر و آگاهانهتری بگیرد.
رابطه آشوب اطلاعاتی و تابآوری در بعد اجتماعی نیز اهمیت زیادی دارد. آشوب اطلاعاتی باعث فرسایش اعتماد عمومی میشود. وقتی مردم نمیدانند کدام منبع حقیقت را میگوید، اعتمادشان به نهادهای رسمی، رسانهها و حتی به یکدیگر کاهش مییابد. این کاهش اعتماد میتواند جامعه را به سوی قطبیشدن، سوءظن و گسترش شایعات سوق دهد. تابآوری اجتماعی در چنین فضایی مانند یک ستون حمایتی عمل میکند. جامعهای که تابآوری بیشتری دارد میتواند حتی در شرایط تردید و سردرگمی نیز شبکههای ارتباطی خود را حفظ کند، گفتوگو را ادامه دهد و از فروپاشی پیوندهای اجتماعی جلوگیری کند.
در سطح نهادی نیز آشوب اطلاعاتی میتواند کارآمدی سازمانها را کاهش دهد. زمانی که اطلاعات نادرست در فضای سیاستگذاری یا مدیریت بحران منتشر میشود، تصمیمگیریهای کلان با خطا روبهرو میشوند. نهادهایی که تابآوری بالا دارند، با شفافیت بیشتر، اطلاعرسانی دقیق و ارتباط مؤثر با شهروندان میتوانند اعتماد عمومی را بازیابی کنند. این نهادها معمولاً فرآیندهای مشخصی برای انتشار اطلاعات صحیح، پاسخگویی سریع به اخبار جعلی و ارائه دادههای معتبر دارند.
دکتر محمدرضا مقدسی پدر و بنیانگذار تابآوری در ایران در ادامه آورده است رابطه آشوب اطلاعاتی و تابآوری رابطهای کاملاً دوطرفه است. تابآوری در چهار سطح شناختی، عاطفی، اجتماعی و نهادی میتواند آسیبهای آشوب اطلاعاتی را کاهش دهد و به فرد و جامعه کمک کند در برابر بحرانهای اطلاعاتی پایدارتر بمانند. در مقابل، نبود تابآوری میتواند آشفتگی را تشدید کند و جامعه را وارد چرخه بیاعتمادی و سردرگمی کند. بنابراین تقویت تابآوری از طریق آموزش سواد رسانهای، ارتقای تفکر انتقادی، حمایت روانی، گسترش گفتوگو و شفافیت نهادی میتواند مهمترین راهکار برای عبور جامعه از دوران آشوب اطلاعاتی باشد.
۱ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
نظرات کاربران
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !