مقدمه:
ابتدا موضوع را بااین سوالات شروع میکنیم :
1- نشانه های هوش هیجانی چیست ؟
شاید بپرسید نشانه های هوش هیجانی چیست؟ پاسخ را سعی می کنم با یک مثال برای شما تشریح کنم. فرض کنید در یک روز عادی هنگامی که در خیابان قدم می زنید، ناگهان پای یک نفر می لغزد و به زمین می خورد. این جا واکنش شما چیست؟ آیا مانند دیگران به او می خندید یا به او کمک کرده و جویای حال وی می شوید؟ اگر این کار را کردید شما دارای هوش هیجانی بالایی هستید.
هوش هیجانی همان است که در مثال بالا دیدید: شناسایی احساسات خودمان و اطرافیان و استفاده مطلوب از آن در روابط اجتماعی. پس اگر در شناسایی این هیجانات موفق هستید و می توانید به خوبی بر آن ها کنترل داشته باشید باید به شما تبریک گفت.
2-تفاوت ضریب هوشی با هوش هیجانی چیست ؟
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که هوش هیجانی چه تفاوتی با هوش معمول دارد. صاحب نظران معتقدند که هوش هیجانی قسمت مهمی از هوش کلی فرد است. توانایی مدیریت هیجانات فرد به گونهای سالم و سودمند به رشد خود آگاهی هیجانی کودک کمک میکند. هوش هیجانی توسط ضریب هوش هیجانی یا ضریب هیجانی سنجیده میشود. هوش هیجانی نه تنها به کودک کمک میکند تا خودش را بشناسد بلکه درشناخت و درک احساسات و هیجانات دیگران نیز کاربرد دارد.
با آموزش میتوان ضریب هیجانی فرد را بهبود بخشیده و افزایش داد، در حالیکه ضریب هوشی یک فرد کم و بیش در طول عمر وضعیت ثابتی دارد. فردی که براساس ضریب هوشی خود عمل میکند بیشتر با تاکید بر دانستههای مشهود با دیگران تعامل دارد در حالیکه فردی که براساس ضریب هیجانی خود عمل میکند از هیجانات و احساسات و تواناییهای شناختی خود برای تعامل با سایر افراد و استدلالات خود بهره میبرد به عقیده محققین در موفقیت افراد هوش هیجانی نقش بسیار مهمتری از هوش معمول دارد
چگونه می توان با استفاده ازآموزش مهارتهای زندگی هوش هیجانی را در کودک پرورش داد؟
ابتدا والدین بایدخود مهارتهای ارتباط بین فردی کارآمدراآموزش دیده ،باشند و پشتکار و اعتماد به نفس مناسبی داشته باشند. در ضمن باید مهارتهای لازم برای پرورش همه جانبه فرزند خود را کسب نمایندکه همان مجهز شدن به مهارتهای فرزند پروری است.
هوش هیجانی میتواند آموخته شده و ارتقا یابد. هرچند هوش معمول در موفقیت هر فرد در زندگی مهم است؛ ولی هوش هیجانی کلید ارتباط کارآمد با دیگران و زمینه ساز به ثمر رسیدن اهداف ما در زندگی است وقتی شما به کودک خود مهارتهای مرتبط با هوش هیجانی را میآموزید به او یاد میدهید که چگونه احساسات خود را شناخته و درک کند. او میآموزد که زمانهایی وجود دارد که شرایط مرتبط با آن موقعیت ایجاب میکند که او برخلاف احساسات خود برای کسب نتیجه بهتر عمل کند.
شناخت و پرورش هوش هیجانی کودک شما نیازمند آن است که کودک خود را شناخته و از احساساتی که پشت رفتار آنها وجود دارد اطلاع پیدا کنید.پرورش هوش هیجانی با آموزش کودک برای درک احساسات خود شروع میشوند. این امر معطوف به آشنایی والدین با احساسات خود، فهم درست احساسات و مدیریت مناسب آنها، همچنین درک احساسات کودک توسط والدین و واکنش مناسب به آن هاست.توضیح احساساتخودمان به کودک کمک می کند تا او قادر به شناخت و طبقه بندی احساسات خود بوده و بتواند احساسات خود را نام گذاری کند.
مواردی که والدین می توانند از طریق رفتار و آموزش در کودکان خود در جهت افزایش هوش هیجانی تقویت کنند عبارتند از :
1-آرام باشیداضطراب خودتان را کاهش دهید.
«هری استاک سالیوان»، نظریهای مبنی بر به ارث بردن اضطراب از والدین را ارایه کرده است. تحقیقات نشان میدهد که تماس لمسی والدین، صدا و حتی حرکات آنها میتواند اضطراب نوزاد را کاهش یا افزایش دهد
2- توانایی حل مسئله را یادش بدهید.
به کودکتان بیاموزید که چگونه مشکلات را حل کند. گاهی وقتها، وقتی که کودکان احساس کنند درک میشوند، راحتتر میتوانند مشکلاتشان را قبول و همچنین حل کنند؛ البته وقتهایی هست که آنها برائ این کار، بە کمک والدین خود نیز نیاز دارند. بهترین کار این است که صبر کنید تا آنها، خودشان برائ حل مشکلات، سراغتان بیایند و کمک بخواهند
3- آرامش داشتن را به کودک بیاموزید.
به او یاد بدهید که چگونه خودش را تسکین دهد و آرام کند. کودک، معنای آرامش بخشیدن را از والدین میآموزد و یاد میگیرد که چگونه نیازهای خود را کنترل کند و در زندگی، چگونه خود را در برابر مشکلات، آرام نگه دارد
4-تایید کنید.
احساسات فرزندتان را بپذیرید و آن را تایید کنید. بە او بگویید که نمیتواند احساساتش را انتخاب کند، اما باید یاد بگیرد که با آن احساسات، چه کار کند و چگونه آنها را بروز دهد
5- همدردی کنید.
با او همدردی کنید. وقتی که برائ احساس ناراحتی یا عصبانیت فرزند خود، نمیتوانید کاری انجام دهید، بەترین کار، همدردی با اوست. انسانها، وقتی بدانند کسی هست که آنها را درک کند، راحتتر، با مشکلات احساسی خود، کنار میآیند. همدردی کردن، بە کودک کمک میکند که متوجه شود زندگی، احساسی خطرناک یا شرمآور نیست و همه، در زندگیشان، با احساسات مختلف، درگیر می باشند. همچنین او، همدردی کردن با دیگران را یاد میگیرد. شما میتوانید از این جملهها هم کمک بگیرید: «میدانم که سخت است بازی کردن را تمام کنی و بیایی با هم شام بخوریم، اما الان، وقت شام خوردن است
6-تحقیر نکنید.
به او اجازه دهید احساساتش را بیان کند. بەجای نادیده گرفتن یا تحقیر کردن احساسات فرزندتان، بە او اجازه دهید آنها را بیان کند؛ برائ مثال، بە او نگویید «یک زخم بە این کوچکی که درد ندارد». با او، طوری رفتار کنید که بتواند احساساتش را برائتان بازگو کند. نادیده گرفتن خشم و ناراحتی او، سبب نمیشود آنها را فراموش کند، بلکه سبب میشود احساساتش را داخل خود بریزد. این احساسات، نابود نمیشوند و دنبال راهی برائ بروز میگردند و ممکن است خود را به صورت کابوس نشان دهند
7-خوب گوش کنید.
به احساسات و هیجانات کودکتان، گوش دهید. گاهی وقتها، کودکان نیاز دارند احساساتشان را برائتان بازگو کنند و شما، آنها را بشنوید. این کار، بە آنها کمک میکند تا با احساس خود، کنار آیند و آن را رها کنند. میتوانید از جملههایی مانند «ناراحت بە نظر میرسی. همه ناراحت میشوند. من کنارت هستم. میتوانی با من صحبت کنی» یا «میدانم آنقدر ناراحت و عصبانی هستی که میخواهی فریاد بزنی و گریه کنی. من هم گاهی وقتها، اینطوری میشوم» استفاده کنید
8- در آغوشش بگیرید.
نوزاد خود را در آغوش بگیرید و بە صدای گریه او، واکنش نشان دهید. هوش هیجانی با ارتباطهای اولیه او با دیگران و اعتمادش بە اطرافیان، آغاز بە رشد میکند
9- بازی «شاید…» را جدی بگیرید.
بازی «شاید… »یکی دیگر از بازیهایی است که بە کودک کمک میکند احساسات گوناگون را درک کند. وقتی که در خیابان میباشید و کسی را غمگین میبینید، این بازی را آغاز کنید. اجازه دهید هرکس، سبب ناراحتی او را حدس بزند: «شاید او، دیر بە محل کار خود رسیده است»، «شاید با کسی، بحث کرده است»
10- الگو باشید.
بهترین الگو برائ آنها باشید. کودکان، چیزهایی را که میبینند، انجام میدهند. بنابراین یک الگوی کامل برائ او باشید. آیا شما، وقتی عصبانی میباشید، کسی را کتک میزنید؟ آیا میتوانید هنگام جروبحث، آرامش خود را حفظ کنید؟ آیا با دیگران، احساس همدردی میکنید؟ همه این کارها را نیز او، از شما میآموزد
11- درباره اتفاقات دردناک سکوت نکنید.
حرف زدن در مورد اتفاقات دردناک را بە او یاد دهید. این کار، بە کودک کمک میکند در وقتهایی که با اتفاقات دردناک مواجه میشود، احساسات خود را بیان کند
12- از احساسات حرف بزنید.
زمانی برائ سرگرمی و شناخت احساسات، در نظر بگیرید. یادتان باشد که کتابها و فیلمها، فقط برائ سرگرمی نیستند. هنگامی که با کودکتان، کتابی را میخوانید یا فیلمی را تماشا میکنید، از او، در مورد اتفاقاتی که در کتاب رخ داده و شخصیتها، سوال کنید و درباره چیستی و چرایی این احساسات با او گفتگو کنید
13- موقعیت سازی کنید.
از او بپرسید «تو، چه کار میکردی اگر…؟» شما میتوانید هنگامی که در ماشین و پشت ترافیک میباشید یا هنگام صرف شام دور میز، این بازی را با کودکان انجام دهید. سوالهای مختلف، بە او کمک میکنند تا در مورد راههای مختلف واکنش نشان داده در موقعیتهای مختلف، فکر کند. برائ مثال، از او بپرسید «اگر من، تو را بە خاطر کاری که نکردی، سرزنش کنم، چه کار میکنی؟
مهارتهای زندگی هدف از فرزندپروری، تربیت کودکان سالم، موفق و خشنود از زندگی است.
![](../db/articles/dolatabad_13951124_148691673178.jpg)
۱۵۹۶ بازدید
۱ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !