یکی از چالشهای فراروی انسان در دنیای امروز، احساس بهزیستی و شادمانی است، چرا که با وجود پیشرفتهای چشمگیر در فناوری و تأمین آسایش انسان، احساس شادمانی او افزایش نیافته است.
شادمانی و رضایت مردم از زندگی به عنوان یکی از شاخصهای توسعه مطرح است.گسترش شهرنشینی، دسترسی بیشتر به فناوری، مشغله های فراوان، تحمیل استرس های متعدد بر افراد، تعامل فرهنگی بالا و خطر تضعیف هویت فرهنگی، کاهش ارتباطات عاطفی میان مردم و افزایش اختلالات روانی، از ویژگیهای جامعه امروزی و زندگی به اصطلاح مدرن است. جامعه ایرانی آن اندازه که باید و شاید، شاد نیست و از نبود بسترها و زمینه های لازم برای ابراز شادمانی به شکل جمعی و عمومی رنج می برد. به عبارت دیگر در جامعه، شیوه های شناخته شده و متعارف محدودی برای شادمانی های همگانی وجود دارد و در برخی مواقع این شادمانی عمومی در تعارض با نظم و امنیت اجتماعی قرار می گیرد.
این درحالی است زمانی که مردم جامعهای از نشاط اجتماعی برخوردار باشند، وفاق، همبستگی، تعلق اجتماعی، تعاملات اجتماعی مطلوب، رضایت از زندگی و همچنین سلامت روانی و اجتماعی افراد افزایش پیدا کرده و طبیعی است که به موازات آن آسیبهای اجتماعی نیز کاهش می یابد و انگیزه برای کار و تلاش افزایش می یابد. در نتیجه چنین جامعه ای، مسیر پیشرفت و ترقی را طی خواهد کرد. در ارتباط با این موضوع با علی نوری، مدرس دانشگاه، پژوهشگر اجتماعی و عضو انجمن جامعهشناسی ایران گفتوگو کردیم.جامعه با نشاط چه تعریفی دارد؟ چگونه میتوان در زندگی شهری که این روزها بوی افسردگی و ناامیدی از آن به مشام میرسد نشاط اجتماعی را افزایش داد؟
برنامهریزی برای تحقق نشاط اجتماعی از اصلیترین نیازهای زندگی شهری است. زیرا شهروندان کمتر فرصت پیدا میکنند به خودشان و نیازهایشان فکر کنند و به شدت مستعد افسردگی هستند. جامعه با نشاط جامعهای است که استعدادهای افراد آن شکوفا شده و رفاه و امنیت را برای آحاد آن جامعه به ارمغان آورد؛ در مقابل، جامعه افسرده، خموده و غمگین، هر روز بر مشکلاتش افزوده و به دشواری و سختی بیشتر میگراید. نشاط در زندگی، ترکیبی است از شرایط فردی و اجتماعی و در واقع خود نشانهای است از نگرشهای مثبت نسبت به جهان و محیطی که فرد را فراگرفته و در آن زندگی میکند. نشاط در زندگی، احساس خوشبختی، اعتماد متقابل و احساس تعهد و موارد مشابه همه در یک دسته فرهنگی قرار دارند و نشانه نگرش فرد به خود و جهان پیرامونی است. سطح پایین نشاط اجتماعی به گرایشهای منفی نسبت به جامعه مربوط میشود.
باید به این نکته هم توجه کرد که بین شادی و زندگی رابطه مستقیمی وجود دارد. یعنی کسی که در ظاهر و باطن شاد است، چهرهای گشاده دارد، امیدواری، پویایی و تفکر منطقی بر وجودش حکمفرماست. شادی، تصمیمگیری را برای او آسان میکند و تلاش و قدرت بهرهمندی از فکر و عقل را برای او راحتتر مینماید. چنین انسانی، زمین را بر خود تنگ نمیبیند، در کوچه باغ زندگی او از بن بست خبری نیست؛ در نتیجه از زندگی کردن لذت می برد و وجودش برای خود و دیگران ارزشمند میشود. در کل نشاط اجتماعي شرايطي است که افراد از آن احساس رضايت کرده و پويايي دارند. برای مثال مردم حتی در ماه محرم با شرکت در مجالس عزاداري احساس رضايت، پويايي و نشاط دروني مي کنند.
زيرا از منظر خود براي امام حسين(ع) کار مي کنند که با آرمانهای ایشان از یک انسان کامل همخوانی دارد؛ و يا کسي که در جایگاه خود مي تواند کار مفيدي انجام بدهد و یا در کانونهای فرهنگي، ادبي یا خیریه ها فعالیت میکند، به علت احساس مفید واقع شدن، نشاط واقعی پیدا می کند و از رضایت درونی بسیار بالایی بهره مند می شود.برنامهریزی برای هر جامعه نیازمند شناخت وضعیت نشاط اجتماعی است. در واقع پژوهشگران اجتماعی معتقدند موتور محرکه توسعه پایدار، نشاط اجتماعی است. در این باره بیشتر توضیح میدهید؟
ادامه مقاله را اینجا بخوانید.
۴۵۹ بازدید
۳ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !