پایگاه جمعیت همیاران
سلامت روان اجتماعی ایران
روانشناسی بحران و دیبریفینگ

روانشناسی بحران و دیبریفینگ

راهنمای کامل برای مدیریت رویدادهای روانی استرس‌زا


دکترمحمدرضا مقدسی
مدیر و موسس خانه تاب آوری

زندگی هر فرد پر از اتفاقات غیرمنتظره و چالش‌برانگیز است که گاهی می‌تواند فراتر از توانایی‌های معمول مقابله‌ای انسان باشد.
بلایای طبیعی، حوادث ناگوار، خشونت، تصادفات، بحران‌های اجتماعی یا حتی تغییرات شدید زندگی می‌توانند به شدت بر روان افراد تأثیر بگذارند و شرایطی را ایجاد کنند که به آن بحران گفته می‌شود.
بحران‌ها معمولاً احساس عدم کنترل، اضطراب شدید و سردرگمی به همراه دارند و می‌توانند موجب واکنش‌های جسمی و روانی غیرمعمول شوند.
روانشناسی بحران به مطالعه این واکنش‌ها و روش‌های علمی برای کمک به افراد در مواجهه با چنین شرایطی می‌پردازد و هدف اصلی آن کاهش آسیب‌های روانی و بازگرداندن تعادل فرد است.

یکی از روش‌های مؤثر در مواجهه با بحران، دیبریفینگ یا بازنگری بحران است.
دیبریفینگ فرآیندی است که در آن افراد می‌توانند تجربه‌های استرس‌زا و تروماگونه خود را در یک محیط امن و ساختارمند بازگو کنند و احساسات و افکار خود را پردازش نمایند.
این روش به افراد کمک می‌کند تا واکنش‌های طبیعی خود را بشناسند، احساس انزوا کاهش یابد و مهارت‌های مقابله‌ای تقویت شود.
دیبریفینگ معمولاً به صورت گروهی انجام می‌شود اما می‌تواند برای افراد نیز سازگار شود.

تعیین زمان مناسب برای مداخلات روان‌شناسی بحران و بازخوانی بسیار مهم است. مداخله زودهنگام می‌تواند باعث تشدید آسیب روانی شود، و مداخله دیرهنگام ممکن است فرصت کاهش واکنش‌های حاد را از دست بدهد.

زمان‌بندی مداخلات بحران

تعیین زمان مناسب برای مداخلات روان‌شناسی بحران و بازخوانی بسیار مهم است.
مداخله زودهنگام می‌تواند باعث تشدید آسیب روانی شود، و مداخله دیرهنگام ممکن است فرصت کاهش واکنش‌های حاد را از دست بدهد.

 مداخلات فوری (ساعات اولیه)

کمک روان‌شناختی اولیه (PFA) رایج‌ترین روش در ساعات اولیه پس از بحران است. ویژگی‌ها شامل:

  • ایجاد حس امنیت و ثبات

  • ارائه کمک‌های عملی (غذا، سرپناه، مراقبت پزشکی)

  • ایجاد حمایت اجتماعی

  • شنیدن و ارزیابی نیازها

PFA نیازی به بازخوانی رسمی ندارد و معمولاً بدون فشار و غیرمداخله‌ای است.
شواهد نشان می‌دهند که بازخوانی ساختاریافته بلافاصله پس از حادثه می‌تواند در برخی افراد موجب افزایش اضطراب شود.

 مداخلات زودهنگام (۱–۷ روز پس از بحران)

بازخوانی ساختاریافته، از جمله CISD، معمولاً در هفته اول پس از حادثه انجام می‌شود. عوامل تعیین‌کننده زمان مناسب:

  • شدت حادثه: حوادث شدید ممکن است مداخلات زودهنگام نیاز داشته باشند

  • آمادگی فردی: فرد باید توانایی و تمایل به پردازش هیجانی داشته باشد

  • ویژگی‌های گروه: در حوادث جمعی، بازخوانی گروهی مؤثر است

در این مرحله، اهداف شامل نرمال‌سازی واکنش‌های حاد، تسهیل بیان هیجانات و شناسایی افراد پرخطر برای حمایت بیشتر است.

 مداخلات دیرهنگام (هفته‌ها تا ماه‌ها)

برخی مداخلات عمداً به تأخیر می‌افتند:

  • برای افرادی که علائم استرس مداوم بیش از ۲–۴ هفته دارند

  • برای کسانی که در ابتدا مداخله را نپذیرفته‌اند اما بعداً علائم بروز می‌کند

  • در شرایط پس از فاجعه، وقتی چالش‌های سازگاری ادامه دارد

این مداخلات بر روان‌درمانی و مشاوره تخصصی تمرکز دارند و کمتر شامل بازخوانی کوتاه‌مدت هستند.




روانشناسی بحران

بحران حالتی موقت از بی‌ثباتی روانی است که به دلیل یک رویداد استرس‌زا ایجاد می‌شود و توانایی مقابله فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
این رویدادها اغلب غیرقابل پیش‌بینی، ناگهانی و فراتر از توانایی مقابله فرد هستند. برخلاف استرس روزمره که معمولاً قابل مدیریت است، بحران‌ها حس عدم کنترل و ترس شدید ایجاد می‌کنند و می‌توانند باورهای فرد درباره امنیت و توانایی خود را به چالش بکشند.

بحران‌ها را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد.
بحران‌های موقعیتی شامل حوادث ناگهانی مانند تصادفات، حملات خشونت‌آمیز،
بلایای طبیعی یا از دست دادن شغل است.
بحران‌های رشدی مربوط به گذرهای طبیعی زندگی مانند نوجوانی، والد شدن یا بازنشستگی هستند که تغییرات مهم و فشارهای روانی ایجاد می‌کنند.
بحران‌های وجودی به مسائل عمیق معنایی و فلسفی مانند هویت، هدف زندگی و مرگ مرتبط هستند.
همچنین بحران‌های جمعی یا اجتماعی شامل رویدادهایی هستند که جمعیت زیادی را تحت تأثیر قرار می‌دهند، مانند جنگ، تروریسم، همه‌گیری یا حوادث طبیعی گسترده.

افراد در مواجهه با بحران معمولاً مجموعه‌ای از واکنش‌های روانی، رفتاری، جسمانی و اجتماعی را تجربه می‌کنند.
این واکنش‌ها شامل اختلالات شناختی مانند سردرگمی، کاهش تمرکز و افکار مکرر، واکنش‌های عاطفی مانند ترس، اندوه، خشم یا بی‌حسی، واکنش‌های جسمی مانند خستگی، اختلال خواب یا برانگیختگی زیاد و تغییرات رفتاری مانند اجتناب، پرخاشگری یا مصرف مواد هستند.
همچنین افراد ممکن است در روابط خود دچار تغییر شوند و احساس انزوا یا وابستگی شدید داشته باشند. مهم است بدانیم که این واکنش‌ها طبیعی و بخشی از پاسخ انسان به فشار و تهدید هستند و با پشتیبانی مناسب می‌توانند مدیریت و کاهش یابند.


اصول مداخله در بحران



مداخلات روانشناختی در بحران بر چند اصل کلیدی مبتنی هستند.
اولین اصل ایجاد ایمنی و تثبیت روانی است. قبل از هر چیز، فرد باید احساس کند که در محیط امن و حمایت‌شده قرار دارد.
بدون این احساس امنیت، هرگونه پردازش روانی می‌تواند دشوار یا حتی آسیب‌زا باشد.
دومین اصل فراهم کردن فرصت برای ابراز احساسات است. افراد نیاز دارند افکار، نگرانی‌ها و احساسات خود را بیان کنند تا بار روانی کاهش یابد.
سومین اصل طبیعی‌سازی واکنش‌هاست؛ یعنی توضیح داده شود که واکنش‌های شدید و غیرمعمول، پاسخ طبیعی به رویدادهای استرس‌زا هستند و این امر به کاهش احساس گناه یا شرم کمک می‌کند.

توانمندسازی، اصل دیگری است که در مداخلات بحران مورد توجه قرار می‌گیرد.
هدف این است که فرد مهارت‌های مقابله‌ای خود را تقویت کرده و حس کنترل بر شرایط را بازیابد.
همچنین بر ارتباطات اجتماعی و حمایت شبکه‌های اجتماعی تأکید می‌شود، زیرا ارتباط با دیگران و دریافت حمایت اجتماعی از عوامل محافظت‌کننده در بحران است. در نهایت، امید و جهت‌گیری به آینده اهمیت دارد؛ بازسازی حس معنا و هدف در زندگی به فرد کمک می‌کند تا از حالت انفعال خارج شود و دوباره مسیر زندگی خود را بازیابد.

این اصول پایه‌های دیبریفینگ یا بازنگری بحران را تشکیل می‌دهند و در مدل‌هایی مانند دیبریفینگ استرس حادثه بحرانی (CISD) که توسط جفری میچل معرفی شده است، به کار گرفته می‌شوند.


فرآیند دیبریفینگ چیست ؟

دیبریفینگ به معنای ارائه فرصت ساختارمند برای پردازش روانی یک رویداد استرس‌زا است.


این فرآیند به افراد کمک می‌کند تا واکنش‌های خود را بشناسند، احساساتشان طبیعی جلوه داده شود و مهارت‌های مقابله‌ای بهبود یابد.
دیبریفینگ معمولاً در گروه‌های کوچک ۸ تا ۲۰ نفر برگزار می‌شود و بهتر است ظرف ۲۴ تا ۷۲ ساعت پس از حادثه انجام شود، اگرچه شرایط می‌تواند متفاوت باشد.

مراحل دیبریفینگ شامل معرفی،
بیان واقعیت،
بیان افکار،
واکنش‌های عاطفی،
شناخت علائم،
آموزش و جمع‌بندی است.
در مرحله معرفی، هدف، ساختار و قوانین جلسه توضیح داده می‌شود و فضای امن ایجاد می‌شود.
در مرحله بیان واقعیت، شرکت‌کنندگان جزئیات حادثه را به صورت عینی بازگو می‌کنند و نقش‌ها و زمان‌بندی رویداد روشن می‌شود.
مرحله بیان افکار به افراد اجازه می‌دهد تا افکار اولیه خود را در حین یا پس از حادثه بیان کنند و تنوع واکنش‌ها دیده شود.
مرحله واکنش‌ها معمولاً بیشترین بار عاطفی را دارد و افراد احساسات قوی خود را بیان می‌کنند و راهبر آن‌ها را تأیید می‌کند.
در مرحله شناخت علائم، افراد درباره واکنش‌های جسمی، شناختی و رفتاری خود صحبت می‌کنند و به آن‌ها اطمینان داده می‌شود که این واکنش‌ها طبیعی است.
مرحله آموزش شامل توضیح واکنش‌های رایج استرس و ارائه راهبردهای مقابله‌ای و خودمراقبتی است.
در نهایت، مرحله جمع‌بندی خلاصه‌ای از نکات کلیدی ارائه می‌کند، منابع و ارجاعات معرفی می‌شوند و جلسه با تأکید بر حمایت اجتماعی و امید به آینده به پایان می‌رسد.

 مثال عملی

برای روشن شدن کاربرد دیبریفینگ، فرض کنید تیمی از امدادگران اورژانس به صحنه یک تصادف شدید جاده‌ای اعزام شده‌اند.
پس از ۴۸ ساعت، سرپرست آن‌ها جلسه دیبریفینگ برگزار می‌کند.
در مرحله معرفی، هدف جلسه و قوانین محرمانگی توضیح داده می‌شود. در مرحله بیان واقعیت، امدادگران جزئیات ورود به صحنه، وضعیت مصدومان و اقدامات خود را توضیح می‌دهند. در مرحله بیان افکار، آن‌ها از احساس غرق شدن و فشار ناشی از حجم حادثه می‌گویند.
در مرحله واکنش‌ها، برخی احساس گناه می‌کنند که نتوانسته‌اند همه مصدومان را نجات دهند و برخی دیگر از راننده مقصر خشمگین هستند.
مرحله شناخت علائم شامل بیان مشکلات خواب، خاطرات مزاحم و اضطراب است.
در مرحله آموزش، راهبر توضیح می‌دهد که این واکنش‌ها طبیعی هستند و تکنیک‌های آرام‌سازی، مراقبت از خود و حمایت اجتماعی معرفی می‌شود.
در نهایت، جلسه با تأکید بر اهمیت حمایت گروهی و دسترسی به خدمات روانشناختی پایان می‌یابد.


بحث‌ها و انتقادات

اگرچه دیبریفینگ بسیار رایج است، تحقیقات نتایج مختلطی ارائه کرده‌اند.
برخی مطالعات نشان می‌دهند که دیبریفینگ نمی‌تواند به طور قطعی از بروز اختلال استرس پس از سانحه جلوگیری کند و در مواردی ممکن است واکنش‌های روانی شدیدتر شود، به ویژه اگر افراد مجبور به بازگو کردن جزئیات تروما قبل از آمادگی روانی باشند.
این نگرانی‌ها باعث شده برخی متخصصان مدل‌های جایگزینی مانند کمک روانشناختی اولیه (PFA) را پیشنهاد کنند که بر ایجاد امنیت، حمایت عملی و انعطاف در واکنش به نیازهای فردی تمرکز دارد و الزامی به روایت جزئیات حادثه ندارد. با این حال، بسیاری از متخصصان همچنان دیبریفینگ را برای تقویت انسجام گروهی، آموزش روانشناختی و کاهش احساس انزوا مفید می‌دانند.

مهارت‌های راهبر

راهبران دیبریفینگ باید دارای مهارت‌های همدلی، گوش دادن فعال، مدیریت گروه و توانایی حفظ تعادل بین ساختار و انعطاف باشند.
آن‌ها باید نسبت به محرک‌های تروما حساس باشند و برخوردی غیرقضاوتی داشته باشند.
همچنین راهبر باید توانایی شناسایی افرادی که نیاز به مراقبت تخصصی دارند و ارجاع آن‌ها به خدمات روانشناختی را داشته باشد.
توانمندی راهبر در مدیریت گروه و ایجاد فضای امن نقش کلیدی در موفقیت دیبریفینگ دارد.

ملاحظات اخلاقی

دیبریفینگ نیازمند رعایت اصول اخلاقی دقیق است. رضایت و اختیاری بودن شرکت‌کنندگان از اصول پایه‌ای است.
هیچ فردی نباید تحت فشار برای شرکت در جلسه یا بیان جزئیات قرار گیرد.
محرمانگی و حفظ اطلاعات شخصی باید رعایت شود و مباحث گروهی تنها در محیط جلسه باقی بمانند.
حساسیت فرهنگی نیز اهمیت دارد و روش‌ها باید با ارزش‌ها و فرهنگ گروه تطبیق داده شوند. همچنین تنها افراد آموزش‌دیده و حرفه‌ای مجاز به هدایت دیبریفینگ هستند و هدف باید بر تاب‌آوری و توانمندسازی افراد تمرکز داشته باشد، نه بر پاتولوژیزه کردن واکنش‌ها.

 کاربردها

دیبریفینگ می‌تواند در محیط‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
نیروهای امدادی مانند پلیس، آتش‌نشانی و پرسنل اورژانس از این روش برای پردازش تجارب دشوار و تقویت انسجام گروهی بهره می‌برند.
نیروهای نظامی از دیبریفینگ برای کاهش بار روانی ناشی از مواجهه با جنگ و افزایش همبستگی واحد استفاده می‌کنند.
در مدارس، پس از وقوع خشونت، خودکشی یا بلایای طبیعی، دیبریفینگ می‌تواند به کاهش اضطراب و ایجاد احساس امنیت در دانش‌آموزان و کارکنان کمک کند.
محیط‌های کاری پس از حوادث بحرانی مانند سرقت، تصادفات صنعتی یا حوادث ناگهانی، از دیبریفینگ برای کاهش استرس و افزایش بهره‌وری استفاده می‌کنند.
کارکنان حوزه سلامت نیز پس از مواجهه با مرگ بیمار یا خطاهای پزشکی می‌توانند از این روش بهره‌مند شوند.



دیبریفینگ فردی

در مواقعی که گروه تشکیل نمی‌شود، دیبریفینگ می‌تواند به صورت فردی انجام شود.
فرآیند فردی مشابه دیبریفینگ گروهی است اما ساختار آن انعطاف‌پذیرتر است.
در این حالت، راهبر با ایجاد رابطه و اعتماد، فرد را تشویق به بیان تجربه و احساسات خود می‌کند. سپس واکنش‌های او تأیید شده و آموزش‌هایی درباره مقابله با استرس و خودمراقبتی ارائه می‌شود.
همچنین برنامه‌ای برای پیگیری و دسترسی به خدمات روانشناختی ارائه می‌شود تا حمایت مستمر فراهم گردد.


تحولات فناوری و نیازهای نوین جامعه، چشم‌انداز دیبریفینگ و روانشناسی بحران را تغییر داده‌اند.
استفاده از پلتفرم‌های مجازی و دیبریفینگ آنلاین امکان دسترسی سریع‌تر و گسترده‌تر به این خدمات را فراهم کرده است.
همچنین بسیاری از سازمان‌ها به سمت ایجاد فرهنگ سازمانی آگاه به تروما حرکت کرده‌اند، به طوری که دیبریفینگ بخشی از برنامه‌های سلامت روانی و رفاهی کارکنان شود.
مدل‌های ترکیبی که عناصر CISD و PFA را با هم ترکیب می‌کنند، انعطاف بیشتری برای پاسخ به نیازهای فردی فراهم می‌آورند.
پیگیری طولانی‌مدت و جلسات تکمیلی پس از دیبریفینگ اولیه نیز از راهکارهای مؤثر برای ارتقای بهبود روانی است.
تحقیقات آینده باید به شناسایی گروه‌ها و شرایطی بپردازد که بیشترین سود را از دیبریفینگ می‌برند تا استفاده بهینه و ایمن از این روش فراهم شود.

روانشناسی بحران و دیبریفینگ ابزارهای ارزشمندی برای مدیریت رویدادهای روانی استرس‌زا هستند.
این روش‌ها به افراد و گروه‌ها امکان می‌دهند تجربه‌های طاقت‌فرسا را پردازش کنند، واکنش‌های طبیعی خود را بشناسند، احساس انزوا کاهش یابد و مهارت‌های مقابله‌ای تقویت شود. دیبریفینگ نمی‌تواند جایگزین درمان روانشناختی طولانی‌مدت باشد، اما فضای امن و همدلانه‌ای برای بازسازی حس امنیت، ارتباط اجتماعی و امید ایجاد می‌کند.
دکترمحمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری تاکید میکند هدف نهایی دیبریفینگ، بازگرداندن تعادل روانی و ایجاد شرایطی است که افراد بتوانند زندگی خود را با تاب‌آوری و اعتماد به نفس ادامه دهند.
با رعایت اصول علمی، اخلاقی و فرهنگی، دیبریفینگ می‌تواند بخش مهمی از مداخلات پس از بحران و استرس شدید باشد و نقش مؤثری در کاهش آسیب‌های روانی و ارتقای سلامت روان جامعه ایفا کند.

دبریفینگ فرآیندی ساختاریافته است که افراد یا گروه‌ها طی آن تجربه‌های خود را بازبینی می‌کنند، احساسات خود را بیان می‌کنند و رویدادها را تحلیل کرده تا از آن‌ها درس بگیرند.
این روش ابتدا در زمینه‌های نظامی و خدمات اضطراری محبوب شد، اما اکنون در حوزه‌های بهداشت و درمان، محیط‌های کاری، آموزش و دیگر زمینه‌ها نیز کاربرد پیدا کرده است.

دبریفینگ به معنای فرآیند ساختاریافته‌ای است که طی آن افراد یا گروه‌ها تجربه یک رویداد را بازبینی می‌کنند تا دریابند چه اتفاقی افتاده، چگونه واکنش نشان داده‌اند و چگونه می‌توانند عملکرد خود را در آینده بهبود دهند.

این روش سه مؤلفه اصلی دارد:

  1. پردازش عاطفی: فراهم کردن فضای امن برای بیان احساسات و کاهش فشارهای روانی که می‌تواند منجر به فرسودگی یا آسیب روانی شود.

  2. بازتاب شناختی: تحلیل رویدادها و تصمیمات برای شناسایی موفقیت‌ها و نقاط قابل بهبود.

  3. یادگیری و سازگاری: استخراج درس‌ها از تجربه برای افزایش تاب‌آوری فردی و سازمانی.

ترکیب این سه فرآیند، دبریفینگ را به ابزاری قدرتمند برای تقویت تاب‌آوری تبدیل می‌کند.

مکانیسم‌های روان‌شناختی تقویت تاب‌آوری از طریق دبریفینگ

۱. تنظیم هیجانی

تنظیم هیجانی به توانایی مدیریت و پاسخ‌دهی سازگار به احساسات گفته می‌شود.
دبریفینگ با فراهم کردن فرصت ساختاریافته برای بیان احساسات و دریافت حمایت اجتماعی، به تنظیم هیجانی کمک می‌کند.
پژوهش‌ها نشان می‌دهند که بیان احساسات می‌تواند پاسخ فیزیولوژیکی به استرس را کاهش دهد و از اضطراب و افسردگی جلوگیری کند.

۲. پردازش شناختی و معناپردازی

دبریفینگ افراد را به بازتاب و تحلیل تجربیات ترغیب می‌کند و امکان معناپردازی را فراهم می‌سازد.
معناپردازی در شرایط تراوماتیک بسیار مهم است؛ افرادی که می‌توانند رویدادهای منفی را به فرصت یادگیری تبدیل کنند، تاب‌آوری بالاتری دارند.

۳. حمایت اجتماعی و تاب‌آوری جمعی

تاب‌آوری تنها ویژگی فردی نیست؛ بعد اجتماعی نیز دارد.
دبریفینگ امکان حمایت همتایان، اشتراک تجربه و حل مسئله گروهی را فراهم می‌کند. این فرآیند احساس انزوا را کاهش می‌دهد و همبستگی گروهی را افزایش می‌دهد.

۴. پیش‌آموزش استرس

دبریفینگ می‌تواند به نوعی پیش‌آموزش برای مدیریت استرس باشد.
با بررسی رویدادهای استرس‌زا در محیطی کنترل‌شده، افراد برای مواجهه با شرایط مشابه در آینده آماده می‌شوند و واکنش‌های استرسی کمتری نشان می‌دهند.



۷۵ بازدید


۲ امتیاز


۰ نظر
نظرات کاربران


هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !
انسان خوشبخت نمی شود اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد !
شما هم می توانید در این کار سهیم باشید ! کمک های مالی شما مایه دلگرمی ماست !
دریافت کمک های مردمی
جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران
جمعیت همیاران سلامت روان با هدف افزایش توانمندی اقشار مختلف جامعه در راستای افزایش سطح سلامت روان و پیشگیری از آسیب های اجتماعی فعالیت می نماید. باور ما بر این است که با افزایش مشارکت جویی و احترام به خرد جمعی و رویکرد تسهیل گرانه می توانیم در ارتقای سطح کیفیت زندگی اقشار جامعه تاثیر داشته باشیم. این سایت با همت و تلاش و پیگیری مستمر جناب آقای حمید بیخسته مدیر روابط عمومی جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی کشور در سال 1395 راه اندازی گردید.
تمامی حقوق محفوظ و متعلق به جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران می باشد .
Copyright © 2015 for HamyaranIran.ir , By SmProgram web Developer , All rights reserved .