پایگاه جمعیت همیاران
سلامت روان اجتماعی ایران
تاب آوری در جنگ ، مقابله با جنگ شناختی آگاهی و تاب‌آوری
مقابله با جنگ شناختی آگاهی و تاب‌آوری
مترجم : سیدمحمد امین‌آبادی

روندهای امنیتی کلان(Security Megatrends) نشان می‌دهد که ماهیت جنگ‌ها طی سال‌ها و دهه‌های آینده تغییرات عمده‌ای را به خود خواهد دید.
ناتو طی سال 2020 پنج حوزه جنگی را برای اعضای این ائتلاف نظامی تعیین کرد که به ترتیب عبارت بودند از زمین، هوا، دریا، فضا و حوزه سایبری، اخیراً حوزه جدیدی نیز به این حوزه‌ها اضافه شده که «جنگ شناختی» نام دارد. مقاله «مقابله با جنگ شناختی: آگاهی و تاب‌آوری» « Countering cognitive warfare: awareness and resilience » که در مجله اختصاصی ائتلاف ناتو« Nato Review » توسط اساتید دانشگاه جان‌هاپکینز و امپریال کالج لندن منتشر شده تلاش دارد اهمیت جنگ شناختی را برای اعضای ناتو گوشزد کند. در ادامه ترجمه این مقاله می‌آید؛

ائتلاف ناتو با طیف وسیعی از چالش‌ها در حوزه‌های در حال ظهور مربوط به منازعات مواجه است. این حوزه‌ها می‌توانند از فناوری‌های جدید و مخرب ناشی شوند. به عنوان مثال، حوزه‌های فضا و سایبر از پیشرفت‌ها در حوزه‌های مربوط به فناوری‌های موشکی، ماهواره‌ای، مخابراتی و توسعه اینترنت بیرون آمده‌اند. گسترش روزافزون استفاده از رسانه‌های اجتماعی، شبکه‌های اجتماعی، پیام‌های اجتماعی و فناوری‌های دستگاه‌های تلفن همراه، نیز حوزه جدیدی را امکان‌پذیر کرده است:« جنگ شناختی».

در جنگ شناختی، ذهن انسان به میدان نبرد تبدیل می‌شود. هدف این است که نه تنها آنچه مردم فکر می‌کنند، بلکه نحوه تفکر و عمل آنها نیز تغییر کند. اگر جنگ شناختی با موفقیت انجام شود، باورها و رفتارهای فردی و گروهی را شکل داده و تحت تأثیر قرار می‌دهد تا به نفع اهداف تاکتیکی یا استراتژیک دشمن یا مهاجم تغییر کند. جنگ شناختی در شکل شدید و افراطی خود، این ظرفیت و توانایی را دارد که کل جامعه را بشکند و از هم فرو بپاشد، به طوری که دیگر اراده جمعی برای مقاومت در برابر نیات دشمن از بین برود و وجود نداشته باشد. در جنگ شناختی دشمن می‌تواند بدون توسل به زور یا اجبار آشکار، کل جامعه را تحت سلطه خود درآورد. اهداف جنگ شناختی را می‌توان با افق‌های زمانی کوتاه مدت، محدود کرد.
از سوی دیگر این اهداف می‌توانند استراتژیک و بلندمدت و برای چند دهه برنامه‌ریزی شده باشند.
 یک کمپین منفرد می‌تواند بر هدف محدود جلوگیری از انجام یک مانور نظامی طبق برنامه‌ریزی، یا مجبور کردن به تغییر یک 
خط مشی عمومی خاص تمرکز کند. چندین کمپین متوالی را می‌توان با هدف بلندمدت برهم زدن کل جوامع یا اتحادها، از طریق ایجاد شک و تردید در مورد حکومت، براندازی فرآیندهای دموکراتیک، برانگیختن اغتشاشات مدنی، یا تحریک جنبش‌های جدایی‌طلبانه، راه‌اندازی کرد.
بازوهای ترکیبی
 در قرن گذشته، ترکیب ابتکاری پیاده نظام متحرک، نیروی زره‌پوش و نیروی هوایی منجر به شکل‌گیری نوع جدیدی از جنگ شد. امروز نیز جنگ شناختی قابلیت‌های سایبری، اطلاعات، روان‌شناسی و مهندسی اجتماعی را برای دستیابی به اهداف خود ترکیب کرده و به خدمت می‌گیرد.
جنگ شناختی از اینترنت و رسانه‌های اجتماعی برای هدف قرار دادن افراد با نفوذ، گروه‌های خاص و تعداد زیادی از شهروندان به صورت انتخابی و سریالی در یک جامعه استفاده می‌کند. جنگ شناختی به دنبال ایجاد شک و تردید، معرفی روایت‌های متضاد، قطبی کردن افکار، رادیکالیزه کردن گروه‌ها و ایجاد انگیزه در آنها برای اعمالی است که می‌تواند یک جامعه منسجم را از هم گسیخته یا تکه تکه کند. استفاده گسترده از رسانه‌های اجتماعی و فناوری‌های دستگاه‌های هوشمند در کشورهای عضو ائتلاف ناتو نیز ممکن است آنها را به ویژه در برابر این نوع حملات آسیب‌پذیر کند.
اخبار جعلی لازم نیست
توجه به این نکته مفید است که برای دستیابی به اهداف جنگ شناختی نیازی به اطلاعات نادرست یا اخبار جعلی نیست. یک سند شرم‌آور دولتی که از حساب ایمیل یک مقام دولتی هک شده و به‌طور ناشناس در یک سایت اشتراک‌گذاری رسانه‌های اجتماعی درز کرده یا به صورت انتخابی برای گروه‌های مخالف در یک شبکه اجتماعی فرستاده شده و منتشر شده است، برای ایجاد اختلاف و دودستگی در گروه هدف کافی است. یک کمپین پیام‌رسان اجتماعی که احساسات اینفلوئنسرهای آنلاین را شعله‌ور می‌کند، می‌تواند باعث گسترش جنجال‌ها شود. گروه‌های رسانه‌های اجتماعی ممکن است انگیزه سازماندهی تظاهرات و حضور در خیابان‌ها را داشته باشند. تکذیب‌های رسمی یا پاسخ‌های عمومی مبهم در این شرایط می‌تواند به سردرگمی و شک و یا تثبیت روایت‌های متضاد در میان بخش‌هایی از مردم بیفزاید.
در حالی که حساب‌های جعلی رسانه‌های اجتماعی و «ربات‌های» پیام‌رسان خودکار می‌توانند این پویایی را تقویت کنند اما نیازی به وجود آنها نیست چرا که مطالعه اخیر موسسه فناوری ماساچوست(MIT)نشان داد که ایموجی‌های تعجب و انزجار به تنهایی پیام‌ها را ویروسی می‌کند و کاربران عادی، نه ربات‌ها، به سرعت آنها را دوباره ارسال می‌کنند.
دستگاه‌های هوشمند ما
 یک نسخه کاغذی از روزنامه مورد علاقه شما نمی‌داند که چه اخباری را ترجیح می‌دهید بخوانید. اما رایانه و تبلت شما این را می‌داند و این کار را می‌کند. یک آگهی‌ که در روزنامه دیده‌اید نمی‌داند که برای خرید چیزی که تبلیغ شده به فروشگاه رفته‌اید؛ اما گوشی هوشمند شما این را می‌داند. سرمقاله‌ای که خوانده‌اید نمی‌داند که با اشتیاق آن را با برخی از نزدیک‌ترین دوستان خود به اشتراک گذاشته‌اید اما سیستم شبکه اجتماعی که شما عضو آن هستید این را می‌داند و این کار را انجام می‌دهد.
برنامه‌های کاربردی رسانه‌های اجتماعی‌، آنچه را که ما دوست داریم و به آن باور داریم ردیابی می‌کنند. گوشی‌های هوشمند ما این که ما به کجا می‌رویم و با چه کسانی وقت می‌گذرانیم را ردیابی می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی ما ردیابی می‌کنند که با چه کسانی ارتباط داریم و چه کسانی را حذف می‌کنیم. پلتفرم‌های جست‌وجو و تجارت الکترونیک ما از این داده‌های ردیابی برای تبدیل ترجیحات و باورهای ما به عمل استفاده می‌کنند. آنها با ارائه محرک‌هایی برای تشویق ما به خرید چیزهایی که در غیر این صورت نمی‌خریدیم در تبدیل ترجیحات ما به عمل نقش دارند.

تاکنون، جوامع مصرف‌کننده مزایای آن را دیده و پذیرفته‌اند. تبلت‌ها اخباری را در اختیار ما قرار می‌دهد که می‌دانند ما آنها دوست خواهیم داشت، زیرا می‌خواهند ما را درگیر خود نگه دارند. تبلیغاتی نمایش داده می‌شود که مطابق با سلیقه ما و بر اساس خریدهای قبلی ما گلچین شده‌اند. کوپن‌هایی روی گوشی هوشمند ما ظاهر می‌شوند تا ما را تشویق کنند در فروشگاهی توقف کنیم که بر حسب تصادف ظاهری در مسیر فعلی ما قرار دارد. شبکه‌های اجتماعی نظراتی را ارائه می‌دهند که ما صمیمانه با آن موافقیم. دوستانی که در حلقه‌های شبکه‌های اجتماعی ما هستند نیز این نظرات را به اشتراک می‌گذارند، زیرا کسانی که این کار را نمی‌کنند «دوست نیستند» یا خودشان آن را ترک می‌کنند.
به طور خلاصه، ما به‌طور فزاینده‌ای خود را در «حباب‌های راحتی» می‌یابیم، جایی که اخبار، نظرات، پیشنهادات و افراد ناپسند یا آزاردهنده به سرعت حذف می‌شوند- اگر اصلاً ظاهر شوند. خطر این است که جامعه در کل ممکن است به بسیاری از این حباب‌ها تقسیم شود که هر کدام به طرز سعادتمندانه‌ای از دیگران جدا می‌شوند و وقتی از هم دور می‌شوند، احتمال اینکه هر یک از آنها هر زمان که با هم برخورد می‌کنند، آشفته یا شوکه شوند، بیشتر می‌شود.
شلوغی و تجارت منظم در میدان عمومی، بحث آزاد در یک تریبون عمومی، احساس یک جمهوری مشترک‌المنافع (امور عمومی) از یک جامعه کثرت گرا- این تأثیرات تعدیل‌کننده ممکن است تضعیف و تضعیف شوند و حساسیت‌های ما به راحتی دچار آشفتگی شده و به هم بریزد. چیزی که زمانی یک جامعه باز پرجنب‌وجوش بود، در عوض به مجموعه‌ای از چند جامعه خرد بسته تبدیل می‌شود که در یک قلمرو مشترک زندگی می‌کنند و به راحتی در معرض گسست و بی‌نظمی قرار می‌گیرد.
ذهن ضعیف ما 
توانایی‌های شناختی ما نیز ممکن است توسط رسانه‌های اجتماعی و دستگاه‌های هوشمند تضعیف شوند. استفاده از رسانه‌های اجتماعی می‌تواند سوگیری‌های شناختی و اشتباهات ذاتی تصمیم‌گیری را که در کتاب« تفکر، سریع و کند»، «دانیل کانمن» رفتارشناس و برنده جایزه نوبل توصیف شده است، افزایش دهد.
فیدهای خبری و موتورهای جست‌وجویی که نتایجی را ارائه می‌دهند که با ترجیحات ما همسو هستند، سوگیری تأیید را افزایش می‌دهند، به موجب آن ما اطلاعات جدید را برای تأیید باورهای از پیش ساخته خود تفسیر می‌کنیم. برنامه‌های پیام‌رسان اجتماعی به سرعت کاربران را با اطلاعات جدید به‌روزرسانی می‌کنند، و باعث سوگیری جدید می‌شوند، که به موجب آن ما اهمیت رویدادهای جدید را نسبت به رویدادهای گذشته بر اساس سوگیری‌های خود ارزش‌گذاری می‌کنیم.سایت‌های شبکه‌های اجتماعی فرآیند تائید اجتماعی را القا می‌کنند، که در آن ما اعمال و باورهای دیگران را تقلید و تأیید می‌کنیم تا با گروه‌های اجتماعی‌ خود همخوانی و همسویی داشته باشیم. 
سرعت سریع پیام‌ها و انتشار اخبار، و نیاز درک شده برای واکنش سریع به آن‌ها، «تفکر سریع» (احساسی) را در مقابل «آهسته فکر کردن» (عقلانی و عاقلانه) تشویق می‌کند. حتی خبرگزاری‌های معتبر و مشهور نیز عناوین احساسی را برای تشویق انتشار گسترده و سریع مقالات خبری خود منتشر می‌کنند. مردم زمان کمتری را صرف خواندن مطالب در شبکه‌های اجتماعی می‌کنند، حتی اگر تعداد دفعات اشتراک‌گذاری آنها را افزایش دهند. سیستم‌های پیام‌رسان اجتماعی برای توزیع قطعه‌های کوتاه که اغلب زمینه و نکات ظریف مهم را حذف می‌کنند، بهینه‌‌سازی شده‌اند. این امر می‌تواند انتشار اطلاعات نادرست عمدی و ناخواسته یا روایت‌های جهت‌دار را تسهیل کند. کوتاه بودن پست‌های رسانه‌های اجتماعی، در ترکیب با تصاویر بصری قابل توجه، ممکن است خوانندگان را از درک انگیزه‌ها و ارزش‌های دیگران که در درون این نهفته پیام‌ها نهفته است بازدارد.
نیاز به آگاهی
برتری و تفوق در جنگ شناختی از آن کسی است که اول حرکت کند و زمان، مکان و وسیله تهاجم را انتخاب کند. جنگ شناختی را می‌توان با استفاده از مسیرها و رسانه‌های مختلف انجام داد. باز بودن پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی به دشمنان اجازه می‌دهد به راحتی افراد، گروه‌های منتخب و عموم مردم را از طریق پیام‌های اجتماعی، نفوذ در رسانه‌های اجتماعی، انتشار انتخابی اسناد، اشتراک‌گذاری ویدئو و... مورد هدف قرار دهند. قابلیت‌های سایبری امکان استفاده از نیزه ماهیگیری، هک و ردیابی افراد و شبکه‌های اجتماعی را فراهم می‌کند. در «نیزه ماهیگری» هکرها پیام‌هایی را مشخصا برای افراد می‌فرستند تا آنها را به بازدید از صفحات اینترنتی جعلی ترغیب کنند و از این طریق رمزهای عبور آنها را به دست آورند.

یک دفاع مناسب در مقابل جنگ شناختی حداقل مستلزم آگاهی از این است که یک کارزار جنگ شناختی در حال انجام است.
این امر مستلزم توانایی مشاهده و جهت‌گیری قبل از تصمیم‌گیری برای اقدام است. راه‌حل‌های فناوری می‌توانند ابزاری برای پاسخ به برخی سؤالات کلیدی فراهم کنند: آیا کمپینی در جریان است؟ از کجا سرچشمه گرفته است؟ چه کسی آن را راه‌اندازی می‌کند؟ اهداف آنچه می‌تواند باشد؟

تحقیقات ما نشان می‌دهد که الگوهایی از چنین کمپین‌هایی وجود دارد که تکرار می‌شوند و قابل طبقه‌بندی هستند. آنها حتی ممکن است «امضاهای» منحصر به فردی از بازیگران خاص را ارائه دهند که می‌تواند به شناسایی آنها کمک کند.یک راه‌حل فناوری خیلی مفید ممکن است یک سیستم نظارت و هشدار جنگ شناختی باشد.
چنین سیستمی می‌تواند به شناسایی کمپین‌های جنگ شناختی در زمان ظهور و ردیابی آنها در حین پیشرفت آن کمک کند. آن همچنین می‌تواند شامل داشبوردی باشد که داده‌های طیف گسترده‌ای از رسانه‌های اجتماعی، رسانه‌های سخن‌پراکنی، پیام‌های اجتماعی و سایت‌های شبکه‌های اجتماعی را ادغام می‌کند.
این داشبورد و مرکز کنترل نقشه‌های جغرافیایی و شبکه‌های اجتماعی را نشان می‌دهد که توسعه کمپین‌های مشکوک به جنگ‌های شناختی را در طول زمان نشان می‌دهد. با شناسایی مکان‌ها، اعم از جغرافیایی و مجازی، که پست‌ها، پیام‌ها و مقالات خبری در رسانه‌های اجتماعی، موضوعات مورد بحث، احساسات و شناسه‌های زبانی، سرعت انتشار و سایر عوامل از آنها منشأ می‌گیرند، یک داشبورد یا مرکز کنترل می‌تواند ارتباطات و الگوهای تکراری را آشکار کند.پیوندهای بین حساب‌های رسانه‌های اجتماعی (به عنوان مثال، اشتراک‌گذاری‌ها، نظرات، تعاملات) و زمان‌بندی آنها نیز قابل مشاهده است.

استفاده از هوش مصنوعی و الگوریتم‌های تشخیص الگو می‌تواند به شناسایی و طبقه‌بندی سریع کمپین‌های در حال ظهور جنگ شناختی بدون نیاز به دخالت انسان کمک کند. چنین سیستمی امکان نظارت در زمان واقعی را فراهم می‌کند و هشدارهای به موقع را به تصمیم گیرندگان ائتلاف ناتو ارائه می‌دهد و به آنها کمک می‌کند تا در هنگام ظهور و تکامل کمپین‌های مرتبط با جنگ‌های شناختی پاسخ‌های مناسب به آنها را تنظیم و ارائه کنند.
ملاحظات در مورد تاب‌آوری
از روزهای آغازین شکل‌گیری ناتو‌، این ائتلاف نقش اساسی در ارتقا و افزایش آمادگی‌های مدنی در میان کشورهای عضو خود ایفا کرده است. ماده 3 اساسنامه ناتو اصل تاب‌آوری را تعیین می‌کند که از همه کشورهای عضو این اتحاد می‌خواهد که «ظرفیت فردی و جمعی خود را برای مقاومت در برابر حملات مسلحانه حفظ و توسعه دهند.» این شامل حمایت از تداوم دولت، و ارائه خدمات ضروری، از جمله سیستم‌های ارتباطات مدنی انعطاف‌پذیر نیز می‌شود. برخی از ملاحظات کلیدی برای ناتو در این زمان عبارتند از اینکه چگونه می‌توان در تعریف حملات شناختی پیش قدم شد، چگونه می‌توان به اعضای اتحاد کمک کرد تا آگاهی خود را حفظ کنند و چگونه از زیرساخت‌های ارتباطات مدنی قوی‌تر و چارچوب‌های آموزش عمومی حمایت کنند تا ظرفیت مقاومت و واکنش را افزایش دهند.

مترجم : سیدمحمد امین‌آبادی



۱۸۲ بازدید


۲ امتیاز


۰ نظر
نظرات کاربران


هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !
انسان خوشبخت نمی شود اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد !
شما هم می توانید در این کار سهیم باشید ! کمک های مالی شما مایه دلگرمی ماست !
دریافت کمک های مردمی
جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران
جمعیت همیاران سلامت روان با هدف افزایش توانمندی اقشار مختلف جامعه در راستای افزایش سطح سلامت روان و پیشگیری از آسیب های اجتماعی فعالیت می نماید. باور ما بر این است که با افزایش مشارکت جویی و احترام به خرد جمعی و رویکرد تسهیل گرانه می توانیم در ارتقای سطح کیفیت زندگی اقشار جامعه تاثیر داشته باشیم. این سایت با همت و تلاش و پیگیری مستمر جناب آقای حمید بیخسته مدیر روابط عمومی جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی کشور در سال 1395 راه اندازی گردید.
تمامی حقوق محفوظ و متعلق به جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران می باشد .
Copyright © 2015 for HamyaranIran.ir , By SmProgram web Developer , All rights reserved .